Page 20 - نشریه 271 صنعت کفش_اردیبهشت 1400
P. 20

‫تحریریه‬  ‫یادداشت‬

‫سخن نویسندگان پشت صحنه‬

 ‫گوشه و کنار‪ ،‬تو واتساپ و تلگرام و اینستاگرام هستن شما هم‬                                                ‫کبری آجربندیان‬          ‫مصرف‬
                            ‫هستی‪ ،‬هم واقعی‪ ،‬هم مجازی‪،‬‬            ‫گفتند چند سطری بنویسیم از همداستانی خودمان با مجله ای‬           ‫کالای ایرانی‬
                             ‫ممنونیم بخاطر بودنت و بیشتر‬                                                                         ‫ضامن‬
                             ‫ممنونیم ازت بخاطر موندنت و‬                                    ‫که شاید سال ها پیش‪ ،‬خیلی ها‬           ‫اشتغال فرزندانمان‬
                              ‫بالندگیت‪ ،‬خلاصه که بیست و‬                                    ‫هم مثل من‪ ،‬تاب آوردنش در‬
                                   ‫هفت سال عدد بزرگیه‪...‬‬                                   ‫دنیای سخت و پرچالش نشریات‬
                                 ‫افتخار میکنم که عضوی از‬                                   ‫را گمان نمی بردند؛ اما ماند‪.‬‬
                                  ‫مجموعه بزرگ تو هستم!‬                                     ‫مجله ای که هویتش به رسالتش‬
                                          ‫بمونی برامون‪...‬‬                                  ‫گره خورده و رسالتش‪ ،‬تکریم و‬
                              ‫ارادتمند‪ ،‬محمود زند کریمی‪.‬‬                                   ‫رساندن نوای دل همه ی آنهایی‬
                                                                 ‫ست که از راه کفش و کفاشی‪ ،‬حلال می خورند و می خورانند‪.‬‬
                      ‫پایایی و پویایی رمز سه دهه حضور‬            ‫و این حقیر کمتر از قطمیر‪ ،‬گواهی می دهد که گردانندگان‬
                                        ‫مریم چهاربالش‬            ‫«صنعت کفش» پای در راهی گذاشته اند که سعادت دنیای‬
                                                                 ‫دیگران و عافیت و عاقبت خوش برای خودشان دارد‪.‬‬
‫اگر از یک منظر متفاوت بخواهیم ویژگ ‌یهای یک رسانه‬                ‫مجله خوبم‪ ،‬مانا باشی که حضورت همیشه خجسته است‪.‬‬
‫مخاط ‌بمحور را مدنظر قرار دهیم‪ ،‬م ‌یتوانیم به دو مولفه‬
‫«پایایی» و «پویایی» اشاره کنیم‪« .‬پایایی» بدین معنا که بتواند‬                                                 ‫ماندانا ناصر‬
‫در طول زمان دوام بیاورد‪ .‬رسان‌ههای موفق رسان‌ههایی هستند که‬      ‫نمى دانم چند سال است كه با نشريه صنعت كفش همراهى‬
‫م ‌یتوانند از طریق گفت و گو با مردم‪ ،‬بیان نقط‌هنظرات آنها و طرح‬  ‫مى كنم‪ ،‬يعنى راستش حساب و كتابش از دستم در رفته‪ ،‬پس‬
‫دیدگا‌ههای جدید با مخاطب ارتباط برقرار و به این ترتیب پایایی‬
‫خود را تضمین کنند‪ .‬این در حالی است که در ایران رسان‌ههای‬                                   ‫لابد خيلى ساله‪ .‬به لطف كي‬
‫غیردولتی بخت بلندی برای پایایی ندارند به سبب این که نه از‬                                  ‫دوست عزيز و رفيق قديمى با‬
‫منابع مالی لازم برخورداند و نه دانش لازم مخاط ‌بشناسی را‬                                   ‫اين نشريه آشنا شدم‪ .‬قرار بود‬
‫دارند‪« .‬پویایی» روی دیگر سکه است‪ .‬رسانه همراه با پایایی باید‬                               ‫كه در هر شماره مطلبى در مورد‬
‫پویا باشد بدین معنا که منطبق با زمان و نیازهای آن و توقعات‬                                 ‫كفش براى اين نشريه ترجمه‬
‫مخاطبانش بتواند حرکت کند‪ .‬در غیر این صورت رسانه محکوم‬                                      ‫كنم‪ .‬دنياى جالبى بود دنياى‬
‫به شکست است؛ حال م ‌یخواهد رسانه از جنس سنتی مکتوب‬                                         ‫كفش و كفش سازى‪ ،‬تا بحال‬
‫باشد یا از جنس مدرن و الکترونیک آن‪ .‬در این بین نشریه‬             ‫با اين دقت به كفش و فن آورى هاى آن توجه نكرده بودم‪.‬‬
                                                                 ‫با توجه به مشكلات عديده اى كه تو اين صنعت وجود دارد‪ ،‬ديدم اگر‬
                          ‫صنعت کفش با سه دهه فعالیت‬              ‫عشقبهكفشوكفشسازىنداشتهباشىنمىتونىبهاينكارادامهبدى‬
                          ‫توانسته است یک رکورد تاریخی از‬         ‫من عشق رو تو تك تك افرادى كه تو اين مجموعه فعاليت مى كنند‪،‬‬
                          ‫خود به جای بگذارد‪ .‬این موفقیت‬          ‫ديدم بى هيچ چشم داشتى‪.‬خوشحالم كه هنوز افتخار اينو دارم كه‬
                          ‫در حالی به دست آمده است‬                ‫بخش كوچىك از اين مجموعه باشم و شايد مقالاتى كه ترجمه‬
                          ‫که ماهنامه صنعت کفش نه از‬              ‫مى كنم بتواند بارقه اميدى در دل كي صنعتگر جوان روشن كند‪.‬‬
                          ‫امکانات دولتی برخوردار بوده است‬
                          ‫نه از ران ‌ت خاصی‪ .‬اسم رمز این بقا‬                             ‫سلام نشریه صنعت کفش عزیزم!‬
                          ‫تکیه بر بدنه صنعت بوده است‪،‬‬             ‫رفیق‪ ،‬تو این سا ‌لها که خیل ‌یها هنوز نیومده بودند‪ ،‬شما بودی‪،‬‬
‫حتی در حوزه آگه ‌یها؛ چرا که اگر این ارتباط با بدنه صنعت‬         ‫بعدش هم که خیلی اومدن شما بازم بودی‪ ،‬بعدتر که چندتاشون‬
‫برقرار نباشد نه پویایی حاصل خواهد و بالطبع آن نه پایایی‪.‬‬          ‫طاقت نیاوردن و رفتن‪ ،‬شما باز هم موندی‪ ،‬الان هم که همه تو‬

                                                                 ‫‪ 12‬اردیبهشت ‪ / 1400‬شماره ‪271‬‬
   15   16   17   18   19   20   21   22   23   24   25