Page 2 - Poora Resaneh
P. 2

‫‪POURA‬‬                                                          ‫‪RESANEH‬‬
                                                               ‫گـــــــروهدارویـــــــیپــــــــوراطــبباز با عشـق‬
                                                               ‫دستخواهیمداد‪...‬‬

                                                                    ‫شیوعویروسکروناشایدبرایاولینبارباعثشدتجربهکنیمکهممکناستعیدشودولی‬
                                                               ‫نتوانیمدیدوبازدیدداشتهباشیم‪،‬شایدنتوانیمحتیکودکخودرابهپارکببریموخیلیکارهای‬
                                                                ‫دیگریکهحتیبهانجامندادنشانفکر همنمیکردیم‪.‬چندیازهمکاراندرموردموضوعیکه‬
                                                               ‫دردورانقرنطینهکرونابیشتربرایشانحائزاهمیتشدسخنگفتند‪.‬ازآنهاپرسیدیمکهبعداز‬

                                                                                              ‫اتماماینپاندمیعلاقهدارندچهکاریرااولازهمهانجامدهند؟‬

                                                                                                             ‫سهند پیمانفر‬

                                                               ‫در ایــن ایام متوجه شــدم که رعایــت نظافت خیلی مهــم و جدی‬
                                                               ‫م ‌یباشد‪ .‬البته تهیه اقلام بهداشتی و الکل تو این دوران شغل جدیدیه‬

                                                                                               ‫که به کارهای شخصیم اضافه شده ‪..‬‬
                                                               ‫دلم برای ســفر ماجراجویانه تنگ شــده مثل کوه نوردی‪ ،‬پیاده روی‬
                                                               ‫طولانی و شــب پیمایی‪ .‬اولین کاری که انجام می دم رفتن به ســفر‬

                                                                                                                           ‫تفریحیه‪.‬‬

                                                                                 ‫احسانزرگر‬                                   ‫الناز شجاعیان‬

                                                               ‫دوران کرونا دســت شستن خیلی‬                                 ‫رفتــن به ســینما ‪،‬‬
                                                               ‫اذیت می کنه و یه جورایی وسواس‬                               ‫کافــه و خرید کردن‬
                                                               ‫شده برام‪ .‬مدام با وسواس به وسایل‬                            ‫اولین کارهایست که‬

                                                                             ‫اطرافدستمیزنم‪.‬‬                                       ‫انجام م ‌یدم‪.‬‬

                    ‫عزیزنوعخواه‬                                                      ‫زهرهغریبی‬                                                    ‫داوودملکی‬

‫در ایــن دوران کارهایی کــه قبلا راحت‬                          ‫اولین موضوعی کــه در دوران قرنطینه‬                          ‫پس از پایان کرونا خدا رو شکر می کنم که‬
‫انجام می دادیم و شاید جزو کارهای پیش‬                           ‫آزارم میده در آغوش نگرفتن و نبوسیدن‬                         ‫تموم شده چون نه می تونستم به پدر و‬
‫پا افتاده به نظر می رسیدند مثل تفریح‬                                                                                       ‫مادرم سر بزنم و نه دوقلوهام رو بغل کنم‪.‬‬
‫های دســته جمعی و دید و بازدید اقوام‪،‬‬                                             ‫دخترم‪،‬مادرموپدرمه‬                        ‫دلم برای بچه هام خیلی می سوخت که‬
‫حالا نمیشه انجام داد و خیلی دلمان برای‬                         ‫برای همیــن اولین کاری کــه خواهم کرد‬
                                                               ‫درآغوش کشــیدن و بوســیدن عزیزانم‬                                       ‫نمیتونستمپارکببرمشون‪.‬‬
                  ‫انجامشان تنگ شده‪.‬‬                            ‫است‪.‬بادوستانمبهکافیشاپمیرموبا‬                               ‫اولین کاری که می کنم دست دوقلوهام‬
‫مســافرت رفتن که امیــدوارم در همین‬                                                                                        ‫رو گرفته و میبرم پارک و برای همسرم هم‬
‫فصل بهار و تابستان اتفاق بیافتد اولین‬                                         ‫خانوادهامهمبهرستوران‬
                                                                                                                             ‫خریدمیکنمکهواقعاسختیکشیده‪.‬‬
          ‫کاریست که انجام خواهم داد‪.‬‬                                                  ‫مژدهمرادی‬
                                                                                                                                               ‫سپیدهترکیان‬
                     ‫سالارمحمدی‬                                ‫دردورانکروناباتمامعلاق ‌هایکهبهکن ‌جهای‬
                                                               ‫دنج داشــتم تازه فهمید ‌هام بدون آد ‌مها دنیا‬               ‫به اهمیــت حضور خانــواده در زندگی‬
‫به نقــش و اهمیت ســامتی در زندگی‬                              ‫چقدرجایمزخرف ‌یست‪.‬تازهفهمید‌هامخلوت‬                         ‫بیشــتر پی بــردم ‪ .‬دوری و ندیدن پدر‬
‫بیشتر پی بردم‪ .‬ســفر رفتن جزو اولین‬                            ‫و تنهایی زمانی لذت‌بخش است که انتخابی‬                       ‫و مادرم غمبار اســت‪ .‬بردن پســرم به‬
                                                               ‫باشدنهاجباری‪،‬کوتاهباشدنهادام ‌هدار‪...‬من‬                     ‫شــهربازی جزو اولین کارهایســت که‬
            ‫کارهایست که انجام می دم‪.‬‬                           ‫آرزویمعجزهایدارم بــهنام«زندگیعادی»‬
                                                               ‫قطعا بعد از این روزهای غم انگیز قدر زندگی‬                                         ‫انجام خواهم داد‪.‬‬
                                        ‫پریساکبیری‬
                                                                            ‫عادیرابیشترخواهمدانست‪..‬‬                                                          ‫راحلهطاهرانپور‬
                     ‫سلامتیوآزادیکهداشتمبرایمحائزاهمیت‬
                     ‫شد‪ .‬اولینکاریکهبعدازکروناانجاممیدم‬                                                 ‫سارانعمتی‬                             ‫مراقبت و حفاظت از سلامتی خانواده‪،‬‬
                                                                                                                                                  ‫دوستان و همکارانم برام مهمتر شد‪.‬‬
                                 ‫رفتن به سفر و ایرانگردی است‪.‬‬                      ‫تک تک تفریحات و خوشــی هــا برام‬
                                                                                   ‫باارزش تر شــد و متوجه شــدم بابت‬                          ‫بوسیدن و بغل کردن پدر و مادرم اولین‬
                          ‫ندامدنی‬                                                  ‫داشــته هام میتونم خیلی خوشــحال‬                                    ‫کاریست که انجام خواهم داد‪.‬‬

‫دیدنوبغلکردنمادرموخانواده رفتنبه‬                                                         ‫باشم‪( .‬حتی برای فقط یک لبخند)‬                        ‫صادقشهبازی‬
‫سفر وکافیشاپوهمچنینخریدکردنو‪...‬‬                                                    ‫اولین کاری کــه انجام مــی دم در یک‬
                                                                                   ‫مهمانــی خانوادگــی تمام هــم خونها‬     ‫به ســامت خانواده بیش از قبل برایم‬
  ‫همهاینکارهارادلممیخواهدانجامبدم‪.‬‬                                                 ‫(نســبی) را دعوت کنم و از با هم بودن و‬  ‫اهمیت پیدا کرد‪ .‬در کمال رعایت اصول‬
                                                                                   ‫خوردن کیک شکلاتی بی بی لذت ببریم‪.‬‬
                                                                                                                                  ‫بهداشتی به بیرون خواهم رفت‪.‬‬
                                                                                 ‫‪2‬‬

                                                                              ‫نشــــریهداخلـیگـــروهدارویـیپـــوراطـب‬
                                                                                     ‫فـروردين و ارديبهشت ماه ‪1399‬‬
   1   2   3   4   5   6   7