Page 87 - امپراطوری_جنون_100سند_جنایت_آمریکا
P. 87
بیعدالتینظاممند
جزوههای سال1776
بعد از انقلاب آمریکا باید به زور به کشاورزان ناراضی آموخته م يشد که
آرما نهایی که در جزوههای سال ( 1776ایام جنگ استقلال) بیان شده
نباید جدی گرفته شوند .نمایندگان مردم نباید روستاییانی مثل خودشان
باشند که درد مردم را بدانند بلکه باید نجیب زادگان ،سرمایه داران و مانند
آنها نماینده مردم باشند.
دکترین حاکم تمامی سا لهای پس از انقلاب استقلال آمریکا ،که توسط
«پدران بنیانگذار» بیان شــده این است که قدرت باید در دست مردانی
باشد که از حقوق مالکیت مالکان و قدرتمندان در مقابل فقرا دفاع کند.
از نظر آنها« ،بردهها»« ،فقرا» و «کارگران تهیدست» خطری همیشگی برای
آزادی و حق مالکیت اند .در یــک جمله« ،مردمی که مالک زمی نهای
کشور و ثروت آن هستند باید آن را اداره کنند».
ظهور شــرک تهای بزرگ در قرن 19و ساختار قانونی که برای اهدای
ســلطه به آن شرکتها تدوین شده بود ،پیروزی مخالفان مردمسالاری را
تثبیــت کرد .اغلب تنازعات ،طالبان قدرت را در گود مبارزه قرار م يداد
هرچند که آنها در مخالفت با گرای شهای دموکراتیک در میان مردم عادی
متحد بودند.
این واقعیت نه تنها درباره مدعیان لیبرال دموکراسی صدق م يکند بلکه
«لنین» و «تروتســکی» نیز کمی پس از بدســت گرفتن قدرت ،اقدام به
برچیدن ارگا نهای نظارتی مردمی نمودند.
از این رو سرکوب مداوم سازما نهای مردمی خواهان اصلاحات اجتماعی
و پای هگذار دمکراسی واقعی ،در دستور کار رسمی ایالات متحده پس از
جنگ جهانی دوم قرار گرفت که بدین وسیله امتیازات ویژه طبقه ممتاز
از تهدید مصون م يماند.
نمونه مداخله مستقیم یا غیر مستقیم نظامی ،اقتصادی و دیپلماتیک این
کشور در تعیین سرنوشت «الســالوادور» ،در همین راستاست« .اسقف
رومرو» با افشاگر یهای خود روی این مساله تاکید کرد که در نهایت در
سال 1980ترور شد .در بعد اجتماعی نیز نیروهای امنیتی السالوادور به
انحلال سازما نهای مردمی از طرق وحشیانه روی آوردند.
(دموکراســی بازدارنده ،نوآم چامســکی ،مهــوش غلامی ،تهــران :اطلاعات ،چاپ
دوم ،1375ص )514-512
90