Page 47 - کتاب خطر نفوذ
P. 47

‫نــفــوذ‬

                                        ‫سبک جدید نفوذ در کشور‬
      ‫امـروز جنـگ نظامـی با مـا خیلـی محتمـل نیسـت ‪ -‬نمیگوئیـم بکلی‬
      ‫منتفـی اسـت‪ ،‬امـا خیلـی محتمـل نیسـت ‪ -‬لکـن جنگـی کـه وجـود‬
      ‫دارد‪ ،‬از جنـگ نظامـی اگـر خطـرش بیشـتر نباشـد‪ ،‬کمتـر نیسـت؛‬
      ‫اگـر احتیـاط بیشـتری نخواهـد‪ ،‬کمتـر نمیخواهـد‪ .‬در جنـگ نظامـی‬
      ‫دشـمن بـه سـراغ سـنگرهای مـرزی مـا م ‌یآیـد‪ ،‬مراکـز مـرزی مـا را‬
      ‫سـعی میکنـد منهـدم بکنـد تـا بتوانـد در مـرز نفـوذ کنـد؛ در جنـگ‬
      ‫روانـی و آنچـه کـه امـروز بـه او جنـگ نـرم گفتـه میشـود در دنیـا‪،‬‬
      ‫دشــمن بــه ســراغ ســنگرهای معنــوی می‌آیــد کــه آنهــا را منهــدم‬
      ‫کنـد؛ بـه سـراغ ایمانهـا‪ ،‬معرفتهـا‪ ،‬عزمهـا‪ ،‬پای ‌‌ههـا و ارکان اساسـی‬
      ‫یـک نظـام و یـک کشـور؛ دشـمن بـه سـراغ اینهـا م ‌یآیـد کـه اینهـا‬
      ‫را منهـدم بکنـد و نقـاط قـوت را در تبلیغـات خـود بـه نقـاط ضعـف‬
      ‫تبدیـل کنـد؛ فرصتهـای یـک نظـام را بـه تهدیـد تبدیـل کنـد‪ .‬ایـن‬
      ‫کارهائـی اسـت کـه دارنـد میکننـد؛ در ایـن کار تجربـه هـم دارنـد‪،‬‬
      ‫تـاش هـم زیـاد دارنـد میکننـد‪ ،‬ابـزار فراوانـی هـم در اختیارشـان‬
      ‫هسـت‪ .‬بایـد ابعـاد دشـمن و ابعـاد دشـمنی را بدانیـم تـا بتوانیـم بـر‬
      ‫او فائـق بیائیـم‪ .‬البتـه مـا مـدد الهـی داریـم‪ ،‬کمـک غیبـی داریـم‬
      ‫بـدون شـک؛ ایـن را انسـان دارد مشـاهده میکنـد؛ لکـن مـا مادامـی‬
      ‫کــه هوشــیارانه‪ ،‬آگاهانــه در میــدان نباشــیم‪ ،‬تدبیــر لازم را بــه کار‬

           ‫نبریـم‪ ،‬کمـک الهـی بـه سـراغ مـا نخواهـد آمـد‪1388/07/20.‬‬
                           ‫بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری‬

                     ‫خاکریزی در مقابل نفوذ دشمن در جنگ نرم‬
      ‫اگـر آیـات قـرآن آنچنـان بـر دل انسـان نـازل بشـود کـه دل جـذب‬
      ‫کنـد و فهـم کنـد و بـه شـکل آن آیـه دربیایـد‪ ،‬آن وقـت وقتـی کـه‬
      ‫بــه مــا میگوینــد کــه‪« :‬و الّذیــن معــه اشــ ّداء علــی الک ّفــار رحمــاء‬
      ‫بینهـم»‪ )۴( ،‬پذیـرش آن برایمـان راحـت میشـود‪ .‬بـا کفـار سـختگیر‪،‬‬
      ‫سـخت‪ ،‬اشـ ّداء؛ شـدید و شـدت بـه معنـای سـختی اسـت؛ معنایـش‬
      ‫ایـن نیسـت کـه حتمـاً بایسـتی دشـمن را آدم بکلـی پامـال کنـد و‬
      ‫سـرکوب کنـد؛ نـه‪ ،‬یـک وقـت اقتضـای سـرکوبی دارد‪ ،‬یـک وقـت‬
      ‫هــم اقتضــای ســرکوبی نــدارد؛ امــا در همــه حــال بایــد در مقابــل‬
      ‫دشــمن سرســخت بــود‪ .‬خاکریزتــان بایــد در مقابــل دشــمن نــرم‬
      ‫نباشــد؛ دشــمن نتوانــد نفــوذ کنــد؛ نتوانــد تأثیــر بگــذارد؛ ایــن در‬
      ‫مقابــل دشــمن‪ .‬نقطــ ‌‌ه‌ی مقابــل‪« :‬رحمــاء بینهــم»؛ بــا همدیگــر‬

                                 ‫‪47‬‬
   42   43   44   45   46   47   48   49   50   51