Page 28 - دکترین استراتژیک امریکا علیه ایران
P. 28
* وادارﻧﺪﮔﻲ
اﻗﺪاﻣﻲ ﻛﻪ دﺷﻤﻦ اﻧﺠﺎم ﻣﻲدﻫﺪ )ﻳﺎ وادار ﺑﺎ اﻧﺠﺎم آن ﻣﻲﺷﻮد( و در اﺛﺮ ﻛﻨﺶ او ﻣﻲﺗﻮان ﺳﻨﮓ ﭘﺮﺗﺎب ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ دﺷﻤﻦ را
درﻣﺤﻴﻂ اﻗﺪام )ﺻﺪف( ﺑﻪ ﻣﺮوارﻳﺪ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻧﻤﻮد ،ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﻤﻠﻪ رژﻳﻢ ﺻﻬﻴﻮﻧﻴﺴﺘﻲ ﺑﻪ ﺟﻨﻮب ﻟﺒﻨﺎن ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﭘﻴﺪاﻳﺶ ﺣﺰباﷲ
ﻟﺒﻨﺎن ﺷﺪ ،ﻳﺎ ﺣﻤﻠﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﻋﺮاق و ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﻲ ﺻﺪام ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺪاﻳﺶ ﻋﺮاق آﻳﺖاﷲ ﺣﻜﻴﻢ ﻣﻨﺘﺞ ﺷﺪ ،و ﻳﺎ ﺣﻤﻠﻪ داﻋﺶ ﺑﻪ ﻋﺮاق
ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﭘﻴﺪاﻳﺶ اﻟﺤﺸﺪ اﻟﻌﺸﺒﻲ ﮔﺮدﻳﺪ.
3 ـ دﻛﺘﺮﻳﻦ ﺿﺮﺑﻪ اول
دﺷﻤﻦ اﻧﮕﻴﺰهاي ﺑﺮاي ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﻧﺪارد ،اﻣﺎ اﮔﺮ در ﺳﺎﻳﺮ ﺣﻮزهﻫﺎ )ﺳﻴﺎﺳﻲ ـ اﻗﺘﺼﺎدي و (...ﺗﺨﻄﻲ و ﺧﻄﺎ ﻛﻨﺪ ﺑﺎ اﻗﺪام
ﻧﻈﺎﻣﻲ روﺑﺮو ﻣﻲﺷﻮد.
3 ـ دﻛﺘﺮﻳﻦ )ﭘﻴﺶدﺳﺘﻲ ﺑﺮاي( ﻧﺎﺗﻮانﺳﺎزي دﺷﻤﻦ )واﻏﻠﻆ ﻋﻠﻴﻬﻢ(
ﻃﺒﻖ ﻗﺎﻋﺪهي »ﻋﻼج واﻗﻌﻪ ﻗﺒﻞ از وﻗﻮع ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺮد« ﻧﺎﺗﻮانﺳﺎزي دﺷﻤﻦ ،ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪاي ﻛﻪ از آن ﭘﺲ ﻧﺘﻮاﻧﺪ ﺗﻬﺪﻳﺪي ﺟﺪي ﺑﺎﺷﺪ،
ﭘﻴﺶدﺳﺘﻲ ﺑﺮاي ﻧﺎﺗﻮاﻧﻨﺪﮔﻲ دﺷﻤﻦ اﺳﺖ.
ﻧﺎﺗﻮاﻧﻨﺪﮔﻲ دو ﻻﻳﻪي ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ را در ﺑﺮدارد:
ﺧﻨﺜﻲ ﻛﺮدن ﺗﻮان و اﻣﻜﺎن دﺷﻤﻦ در دﺷﻤﻨﻲ )ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻧﻈﺎﻣﻲ(
ﺧﻨﺜﻲ ﻛﺮدن ﻗﺼﺪ و اراده و ذﻫﻨﻴﺖ دﺷﻤﻦ در دﺷﻤﻨﻲ )آﻣﺎل و آرزوي ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻧﻈﺎﻣﻲ(
24