Page 101 - رفیق خوشبخت ما 2-1
P. 101

‫شما را م ‌یبیند‪ ،‬پدر شهید یا فرزند شهید را‪ ،‬بعینه خو ِد شهید را‬
       ‫احساس کند‪ ،‬با همان معنویت‪ ،‬صلابت و خصوصیت‪.‬‬

‫خواهش م ‌یکنم مرا حلال کنید و عفو نمایید‪ .‬من نتوانستم‬
‫حق لازم را پیرامون خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان ادا‬

              ‫کنم‪ .‬هم استغفار م ‌یکنم و هم طلب عفو دارم‪.‬‬
‫دوسـت دارم جنازه‌ام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند؛ شاید‬
‫بـ ‌هبـرکـت اصـابـت دسـتـان پــاک آن‌هــا بـر جـسـدم‪ ،‬خـداونـد مـرا‬

                                     ‫موردعنایت قرار دهد‪.‬‬

‫خطاب به سیاسیون کشور‬

‫نکت ‌های کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم‪ ،‬چه آ ‌نهایی‬
‫«پایوصلساتح‌هط[لدرببا»رۀخآودن]رادمری‌رننامجنبدوودمچ‪،‬هاآی ‌ننه[اایسیت]کهک«اهصعوملوگم ًراا»م‪.‬ا‬  ‫[که]‬
                                                                                              ‫آنچه‬  ‫رفیق خوشبخت ما 	‬
‫در دو مقطع‪ ،‬خدا و قرآن و ارز ‌شهـا را فراموش می‌کنیم؛ بلکه‬
‫فدا م ‌یکنیم‪ .‬عزیزان‪ ،‬هر رقابتی باهم می‌کنید و هر جدلی باهم‬
‫داریـد؛ اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظر ‌ههایتان ب ‌هنحوی‬
‫تضعی ‌فکنندۀ دین و انقلاب بود‪ ،‬بدانید شما مغضوب نبی مکرم‬
                                                                                                    ‫‪100‬‬

‫اسـام و شهدای ایـن راه هستید‪ .‬مرزها را تفکیک کنید‪ .‬اگر‬
‫شرط باه ‌مبودن‪ ،‬توافق و بیان صریح‬  ‫محو‌یخل اواصهیودلبااسهمت‪.‬بااشصیوْد‪،‬ل‬
‫مط ّول و مفصل نیست‪ .‬اصول عبارت از‬  ‫چند اصل مهم است‪:‬‬

‫‪ .۱‬او ِل آ ‌نهـا اعتقاد عملی به ولایـت فقیه اسـت؛ یعنی اینکه‬
‫نصیحت او را بشنوید‪ ،‬با جـان و دل به توصیه و تـذکـرات او‪،‬‬
   96   97   98   99   100   101   102   103   104   105   106