Page 22 - فارسی و نگارش 1
        P. 22
     ا ّول :م یتوانی کارهای بزرگی انجام دهی؛ ا ّما فراموش نکنی ،دستی وجود دارد
                             که حرکت تو را هدایت م یکند و آن دست خداست!
    دوم :گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی .این باعث رنج مداد م یشود؛ ولی
      نوک آن را تیز م یکند .پس بدان ،رنجی که م یبری از تو انسان بهتری م یسازد!
    سوم :مداد همیشه اجازه م یدهد برای پاک کردن اشتباه از پاک كن استفاده
                             کنی .پس بدان ،تصحی ِح یک کار خطا ،اشتباه نیست!
    چهارم :چوب مداد در نوشتن مهم نیست ،مهم مغز مداد است که درون چوب
                است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می تراود!
    پنجم :مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد .پس بدان ،هر کاری در
    زندگ یات م یکنی ،ر ّدی از آن به جا م یماند؛ بنابراين ،در انتخاب اعمالت دقت کن!
                                                                نوشتۀ چهار
    همين كه مداد را ديد ،آهي كشيد و گفت« :عجب ،چه كلاهي! معلوم نيست چه
    كسي و با چه ن ّيتي اين كلاه را بر سرش گذاشته؛ ا ّما هر چه باشد ،بد نيست .نيم
    اين كلاه ،فل ّزي و نيم آن ،لاستكيي است .لابد فلز را براي اين گذاشته اند كه پايۀ
    مناسبي براي نگه داشتن نيمة لاستكيي باشد و الب ّته س ِر مداد را به خوبي
    در حبس و زندان خود نگه دارد .نيمۀ لاستكيي آن هم شايد براي اين است كه
                   بتوانند بيشتر در آن باد كنند و سرانجام مداد را بر باد بنشانند».
                                                                 نوشتۀ پنج
    غضنفر با ديدن مداد لبخندي زد و به ياد حرف مادرش افتاد كه به او گفته بود:
                   « اگر دفعة ديگر روي ديوار همسايه بروي ،پايت را قلم ميكنم!»
    راستي ،چگونه مي شود پاي كسي را قلم كرد؟ اگر پا قلم شود ،آيا م يتوان با
                                                                آن نوشت؟
31
     	
