Page 14 - Iran_ A Country in the Fire of Crisis
P. 14

‫زیر بمباران دشمن ِله شدیم‬
                ‫پس کجا رفت آن همه قول و قرارت دک شدیم‬

                   ‫«َوُهللا َیْحَفظوَنُه» کجا رفت؟➖‬

                          ‫به جای باران‪ ،‬بمب شده باران‬
                           ‫به جای شادی‪ ،‬خشم ز یاران‬

                        ‫این ولوله در مملکت ما ز چه آمد؟‬
                         ‫از خشِم خدای فلجی‪ ،‬زلزله آمد‬

                   ‫ای وای که الله‪ ،‬نگر کشور ما مخمصه کرده‬
                         ‫از گسترٔه سوء قضا مخربه کرده‬

                     ‫این بیابان را که بینی‪ ،‬روزگاری باغ بود‬

 ‫شیرهای آب را از آسمان بسته و یکی یکی درخ ‌تهای سبز زیبا و طراو ‌تبخش دارند خشک➖‬

                                                   ‫می‌شوند‪.‬‬

                     ‫این بیابان را که بینی‪ ،‬روزگاری باغ بود‬
                   ‫دشِت سرسبز و صفا و لذت و با حال بود‬

                      ‫خلوت آمد شهر ما اندر گریز از فاجعه‬

            ‫زندگی مردم را به هم زدی خدا!➖‬

                      ‫خلوت آمد شهر ما اندر گریز از فاجعه‬
                     ‫چون که منزل‪ ،‬تخلیه آمد به امر حامله‬

                                      ‫بروجردی‪ ،‬کاشف توحید بدون مرز‬
                                                     ‫‪01-4-1404‬‬

‫بازگشت به فهرست ‪14‬‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18   19