Page 17 - Iran_ A Country in the Fire of Crisis
P. 17
از نفیر بمب و موشک ،حال انسان بد شود
رو به نفرت آمده این سرنوشت ،قیل و قالم خس شود
رویداد ما شده پرنال های
هر ورق از دفتر عمرم نگر ب ی حاصلی
خسته از تقویم ایام ثقیلم ،چون گرفتار بلایم
پس کجا شد آن رفیقم ،منزلم شد نینوایم
اسمش را گذاشته رفیق ،ولی از هر دشمنی بدتر است➖.
تاریخ ندارد اثری چون خبر ما
این دهر شده غول ،بر این نظر ما
آسمان و زمین ،دشمن شده بر این غمین
تا کجا میرد چنین عصر لعین
صبر هم حدی کند یاری ،دگر آرام ناید بر همه
این جزع میکرده ما را در قضا ،نابود تا کی شد َاخه
کور و کر گشتم ز این هجمی که آمد از حرج
نال هها آمد پی سوءالقضا ،کو آن فرج
17

