Page 21 - Iran_ A Country in the Fire of Crisis
P. 21

‫ذی‌الحجه که شد تمام از دوِر وجود‬
                      ‫حج شد به نمایش و ندادش به حدود‬

                           ‫فرو رفته در ِگل نگر قایق ما‬
                     ‫که در موج دریا شده جزر و مدش به پا‬

                          ‫کعبه شد وارونه از احکام دین‬
                   ‫قبله‌گاهش چون نیامد بر همه عین‌الیقین‬

                            ‫ابواب بلا چرا به ایران آمد‬
                       ‫انکار مواعید خدا چرا به َافعال آمد‬

                           ‫از هیاهوی زمان رنجیده‌ایم‬
                        ‫در پی شمس و قمر عطشان ‌هایم‬

                           ‫از بدی‌های زمان فّران شدم‬
                       ‫چون که از خیرش دگر یائس شدم‬

                        ‫درخت کهنسال غیبت مرا دار زد‬
                         ‫که عیب و مطاعن‪ ،‬مرا جار زد‬

‫‪21‬‬
   16   17   18   19   20   21   22   23   24   25   26