Page 4 - حضرت خدیجه و پیامبر
P. 4

‫بانوی قریشی حصار غرورش را شکست و جایگاه و شوکت دنیایی را به خوشبختی ابدی‪ ،‬به آسانی‬
          ‫فروخت‪ .‬تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه‪ ،‬دغدغه ازدواجش با پیامبر (ص) را مطرح کند‪.‬‬

‫روز سرنوشت ساز زندگی خدیجه (س) فرا رسید‪ .‬پس از سفر تجاری که پیامبر (ص) سرپرستی آن را به‬
‫عهده داشتند و برای حضرت خدیجه (س) انجام دادند‪ ،‬فرصت ملاقات فراهم شد‪ .‬خدیجه با حفظ حیا مقابل‬

     ‫پیامبر (ص) آمد و گفت‪« :‬ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و‬
     ‫عزتی که در میان قوم خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است‪ ،‬مایلم که با تو‬
     ‫ازدواج کنم‪( ».‬سید هاشم رسولی محلاتی‪ ،‬درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد ‪ ،)۲‬ص‪)۱۹-۲۴ .‬‬

                ‫پیامبر (ص) در پاسخ گفت که این موضوع را با نزدیکان و بزرگانش در میان میگذارد‪.‬‬
   1   2   3   4   5