Page 69 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 69
| P a g e 68
باب 61
معاذ بن جبل گويد :من وابو عبيده جراح وسلمان نشسته بوديم ومنتظر رسول خدا صلى الله عليه وآله بوديم
ناگاه ديديم که آن حضرت با رنگ متغير نزديک ظهر بر ماوارد شد وفرمود :کيست در اينجا ابو عبيد
ومعاذ وسلمان نيستيد؟ گفتيم :چرا يا رسول الله صلى الله عليه وآله آنگاه آنحضرت فتنه ها را ذکر کرد
وفرمود :در شهرزورا (يعنى بغداد) فتنه اى به پا ميشود وچه مرد وزنانيکه کشته خواهند شد وچه
مالهائيکه به غارت ميرود وناموسهائيکه مورد بدگوئى قرار مى گيرند خدا رحمت کند آنکسى را که در آن
روز زنان بنى هاشم را پناه دهد زيرا که آنها حرم منند .آنگاه آن فتنه به پادشاه کوفه خواهد رسيد وجوان
هائى از مجلسشان بر آنها خروج ميکنند که نام يکى از آنها را صالح گويند واهل کوفه را محاصره
ميکنند ،بعد از آن فتنه بمدينه منتهى خواهد شد ومردها را کشته وزنان بنى هاشم را شکم پاره ميکنند،
موقعيکه اين بلا بوجود آمد بر شما لازم است که به روم وکوهها فرار کنيد وآن جوان (که صالح نام
دارد؟) فرزند زنى است ،بعد از آن ،مرد تميمى که شعيب بن صالح نام دارد -خدا شهرهاى شعيب را آباد
کند با بيرق سياه بنصرت دين خدا ميايد تا اينکه بين رکن ومقام با مهدى عليه السلام بيعت نمايد.
باب 61
شعيب حنائى که کتابهائى زيادى را خوانده بود ميگويد :بخدا قسم اگر بخواهم شما رابه اسم وصفت مهدى
عليه السلام واينکه از کجا خروج ميکند خبر مى دهم .ولى در کتاب يافته ام ملعون من اخبرته قبل ان
يخرج .ابو سعيد خدرى از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايت کرده که فرمود :زمين پر از ظلم وجور
خواهد شد وبعد از آن مردى از عترت من خروج ميکند وهفت يا نه سال مالک زمين شده آنرا پر از عدل
وداد خواهد کرد.
باب 62
ابو سعيد خدرى از حضرت محمد بن عبد الله صلى الله عليه وآله روايت کرده که فرمود :مردى از عترت
من که پيشانى روشنى وبينى باريک وکشيده اى دارد زمين را پر از عدل وداد ميکند آنطور که پر از ظلم
وستم شده باشد وآنحضرت هفت سال عمر ميکند.
باب 63
يکى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وآله از آنحضرت روايت کرده که فرمود :مهدى عليه السلام
خروج نميکند تا اينکه نفس زکيه کشته شود .موقعيکه نفس زکيه کشته شد اهل آسمان وزمين بر آنها
غضب ميکنند بعد از آن ،مردم آنطور نزد مهدى عليه السلام ميايند که عروس در شب عروسى پيش داماد
ميايد ،آنگاه مهدى عليه السلام زمين را پر از عدل وداد ميکند وآسمان باران ميبارد وزمين گياه ميروياند
وامت من در جوار آن حضرت متنعم به نعمتى که هرگز نشده باشند.
باب 64