Page 145 - C903_0
P. 145
معاصي :گناهانِ ،ج معصيت م
معرفت :شناخت ،علم
مايه ورُ :پرمايه ،سرشار ،ارجمند
َمعيشت :زندگاني ،آنچه به وسيلة آن ،زندگي ُمب ِصر :با بصیرت ،فهماننده
را پيش مي برند.
مبهوت :شگفت زده ،حيران ،متحير
مغموم :غمگین ،اندوهگین َمتاع :كالاي باارزش ،چيزگرانبها
ُمغيلان :گياه خاردار كه ميوهاي شبيه باقلا دارد.
اين كلمه در اصل «ام غيلان» بوده است ،به ِمتانت :سنگيني در رفتار ،وقار و استواري
معني مادر غولان و ديوها؛ چون در قديم فكر متقاعد شدن :پذيرفتن ،قبول كردن
ميكردند كه غولها و ديوهاي بياباني زير متق ّدم :داراي ت ّقدم ،پيشين
بوت هها پنهان م يشوند و مسافران و اهل كاروان
متو ّقع :دارای روحیۀ زیاده خواهی ،پرتوقع
را گمراه ميكنند. متّهم :كسي كه كار بدي به او نسبت داده شود،
َمفتون :شيفته و فريفته
َم َق ّر :قرارگاه ،جاي قرار و آرام تهمت زده شده
ُمق ّرب :نزديك شده ،كسي كه قرب و منزلت محاوراتِ :ج محاوره ،گفت وگ وها ،گفتارها
پيدا كرده باشد. َمحبَس :زندان
ملال انگیز :خسته کننده ،موجب رنجش َمح َضر :جاي حضور ،درگاه
ُمل َحق :پيوسته شده ،كسي يا چيزي كه به محفوظ :حفظ شده ،نگاهداري شده
مداخلت :داخل شدن در كاري ،دخالت كردن
ديگري پيوسته و م ّتصل شده باشد. َمدهوش :سرگشته ،سرگردان
ُملك :پادشاهي ،مملكت ،فرمانروايي ،سرزمين ُمراد :مقصود ،هدف ،خواسته شده
ُمناظره :بحث و گفت وگو براي شكست دادن مساعیِ :ج مسعی ،کوشش ها ،سعی ها
طرف مقابل ،گفت وگوي رويارو براي غلبه بر
ُم َس ّخر :رام و مطيع
ديگري و اثبات سخن خود مش ّقت :سختي ،دشواري
ُمنتهي :آخر ،پايان مصائبِ :ج مصيبت ،بلاها و سخت يهاي بزرگ
مصاحبت :هم صحبتي ،ه منشيني ،دوستي
ُمنجي :نجات بخش ُم ِص ّر :اصراركننده ،پافشاريكننده
ُمنزوي:گوشهنشين،آنكهازمردمكنارهم يگيرد. َمصلَحت :خيرانديشي ،نيك خواهي
َمنظر :جاي نگريستن ،چشم انداز َمظهر :نشانه ،جلوهگاه
ِمهانِ :ج مه ،بزرگ تر َمعارجِ :ج معراج ،نردبا نها ،آنچه به وسيلة آن
ِمهتر :بزرگ ،رئيس
ِمهر :خورشيد بالا ميروند.
مواجه شدن :روبه رو شدن
145