Page 146 - C903_0

‫ه‬ ‫موسم‪ :‬هنگام‪ ،‬زمان‬
‫موهبت ‪ :‬بخشش‪ ،‬دهش‪ِ ،‬ج مواهب‬
‫هان‪ :‬كلمه‌اي كه هنگام آگاه ساختن يا تأكيد و‬ ‫ميان ‪ :‬كمر‪ ،‬ميان بستن ‪ :‬آماده شدن براي كاري‬
‫هشدار به كار مي‌رود؛ آگاه باش‬ ‫مي‌كشان‪ :‬باده نوشان‪ ،‬مي‌خواران؛ در سرودة‬
‫امام خميني ( ُق ِّد َس ِس ُّر ُه) منظور از آن‪ ،‬عارفان و‬
‫َهجو ‪ :‬سرزنش كردن به وسيلة شعر‪ ،‬نكوهش‬ ‫عاشقان حضرت ولي‌عصر (عج) است‪.‬‬
‫هجی کردن ‪ :‬جداگانه تلفظ کردن و مشخص‬
‫ميغ‪ :‬ابر‪ ،‬سحاب‬
‫کردن حروف و صداهای یک واژه‬
‫َهزار‪ :‬بلبل‬ ‫ن‬

‫همانا‪ :‬بي گمان‪ ،‬يقين ًا‬ ‫ناهيد‪ :‬ستارة زهره‬
‫هوا‪ :‬ميل‪ ،‬آرزو‬ ‫نباتات‪ِ :‬ج نبات‪ ،‬گياهان‬

‫هورا‪ :‬صداي بلند و پيوسته براي شادي و تحسين‬ ‫نُصرت‪ :‬ياري‪ ،‬كمك‬
‫هياهو‪ :‬غوغا‪ ،‬جار و جنجال‪ ،‬سر و صدا‪ ،‬آشوب‬ ‫نَفس‪ :‬حقيقت هر چيز‬
‫نقد ‪ :‬بررسي كردن و آشكار ساختن خوب ‌يها و‬

‫زشت ‌يهاي چيزي‬
‫نيام‪ :‬پوشش تيغ‪ ،‬غلاف شمشير‬

‫و‬

‫واپسين‪ :‬آخرين‬
‫وارهيدن‪ :‬آزاد شدن‪ ،‬رها شدن‬

‫واقف‪ :‬آگاه‪ ،‬باخبر‬
‫واگفتن‪ :‬بازگفتن‪ ،‬بازگو كردن‬

‫َوجه‪ :‬راه‪ ،‬قصد‪ ،‬صورت‬
‫ِورد‪ :‬ذكر و دعاي زير لب‪ ،‬دعايي كه آهسته بر‬

‫لب جاري شود‪.‬‬
‫َوصايا‪ِ :‬ج وصيت‪ ،‬اندرزها‪ ،‬پندها‬

‫َوقفه‪ :‬توقف‪ ،‬ايست‬

‫‪146‬‬