Page 19 - دین تشکیلاتی
P. 19

‫دین تشکیلاتی ‪ - 1‬ضرورت کار تشکیلاتی در جامعه دینی‬

       ‫معلـوم مـى‏شـود کـه اگـر مردانـى‪ ،‬محمـدى‪ ،‬فداکارانـى و اصحابـى بـراى‬
       ‫دیـن خـدا تـاش نکننـد‪ ،‬خـدا عبـادت نخواهـد شـد! دیگـر از عبـادت خـدا‬
       ‫کــه مــا چیـزى برح ‏قتــر نداریــم؟ پــس ایــن کــه دل ببندیــم کــه دیــن مــا‬
       ‫حـق اسـت‪ ،‬مذهـب مـا حـق اسـت و خودبـ ‏ه خـود راه خـودش را بـاز مـى‬
       ‫‏کنـد‪ ،‬بـه نظـر بنـده درسـت نیسـت‪ .‬خیـر‪ .‬اگـر مـا تـاش نکنیـم‪ ،‬همیـن‬
       ‫دیـن حـق و همیـن مذهـب حـق‪ ،‬آن‏طـور کـه لازم اسـت پیـش نمـى‬

                                               ‫‏رود‪ ،‬یـا کمتـر پیـش مـى‏رود‪.‬‬

       ‫ایـن آقایـان‪ ،‬همیـن دیـن را‪ ،‬همیـن روشـهاى تـرک دنیایـى و غیرطبیعـى‬
       ‫و ناهماهنـگ بـا ذات انسانیشـان را‪ ،‬بـا تبلیغـات‪ ،‬به‏شـدت در اعمـاق قلبهـاى‬
       ‫م��ردم نشـاند‏ه انـ�د‪ .‬چهـارده کشـیش بـراى تبلیـغ بـه کشـور اوگانـدا رفتنـد‪.‬‬
       ‫اوگانـدا یکـى از کشـورهاى آفریقایـى اسـت‪ ،‬کـه آقایـان حتمـا اسـمش را‬
       ‫شــنیده‏انــد‪ .‬چهــارده کشــیش بــه آنجــا رفتنــد و بومیــان آفریقایــى آنهــا را‬
       ‫خوردنــد! شــما خیــال مــى‏کنیــد کــه از هدفشــان دســت کشــیدند؟ خیــر‪.‬‬
       ‫چهـارده زن تـارک دنیـا و دختـران راهبـه را بـه جاى آنها فرسـتادند و مشـغول‬
       ‫تبلیغـات شـدند‪ .‬آقـا منفـى‏بافـى هـم نبایـد کـرد کـه بنشـینیم بگوییـم‪« :‬آنهـا‬
       ‫اسـتعمار مـى‏کننـد»‪ .‬خیلـى خـوب‪ ،‬امـا اگـر فـداکارى نمـى‏کردنـد‪ ،‬نمـ‏ى‬
       ‫توانسـتند برونـد‪ .‬آنهـا رفتنـد و تبلیـغ کردنـد‪ .‬الآن عـده مسـیحیان اوگانـدا‬

                           ‫نسـبت بـه پنجـاه سـال پیـش صـد برابـر شـده اسـت‪.‬‬

       ‫جنـوب سـودان را ببینیـد‪ ،‬و ببینیـد کـه از سـه سـال پیـش کـه کشیشـها‬
       ‫را بیـرون کردنـد‪ ،‬چـه حوادثـى در آنجـا پیـش آمـده اسـت‪ ،‬کـه بالاخـره هـم‬

‫ممکـن اسـت خـداى نکـرده بـه جدایـى جنـوب سـودان از شـمال آن منجـر ‪19‬‬
   14   15   16   17   18   19   20   21   22   23   24