Page 27 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 27

‫‪| P a g e 26‬‬

‫عبد الله بن عمر ميگويد‪ :‬مردم اعمال حج وعر فات را با يکديگر بدون امام بجا مياورند ودر آن موقعى که‬
 ‫بمنا نزول ميکنند (شيئى) نظير سگ يا مرض هارى آنها را ميگيرد؟ پس از آن‪ ،‬قبيله ها به يکديگر حمله‬
  ‫وهجوم ميکنند تا اينکه خون در گردنه جارى ميشود‪ ،‬بعد از آن بشخصى که بهترين آنها است پناه ميبرند‬
  ‫وقتى نزد او ميايندکه او صورت خود را بطرف کعبه کرده گريه ميکند‪ ،‬مثل اينکه من اشگ هاى جارى‬
 ‫او را ميبينم‪ .‬باو خواهند گفت‪ :‬بيا تا ما تو را ولى ورئيس خود بنمائيم‪ ،‬ميگويد‪ :‬واى بر شما چه عهدهائى‬
  ‫که شما نشکستيد وچه خونها که نريختيد؟ پس بنحوه اکراه با او بيعت ميکنند‪ .‬چنانچه او را ملاقات کرديد‬

     ‫با او بيعت کنيد زيرا که او مهدى زمين واسمان است‪ .‬ودر حديث ديگر است که مهدى عليه السلام از‬
                                   ‫فرزندان فاطمه عليها السلام باکراه خروج ميکند وبا او بيعت مى کنند‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪125‬‬

    ‫شهر بن حوشب از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايت کرده که فرمود‪ :‬در ماه ذيقعده قبيله ها جنگ‬
           ‫ميکنند ودر ذى حجه حاجيها را غارت خواهند کرد ودر ماه محرم منادى از آسمان ندا مى کند‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪126‬‬

‫ابان بن عقبه ميگويد‪ :‬از ابن عباس شنيدم که ميگفت‪ :‬خدا مهدى عليه السلام را بعد از آنکه (مردم) مايوس‬
‫مى شوند مبعوث خواهد کرد حتى اينکه مردم ميگويند‪ :‬مهدى در کار نيست وانصار او از اهل شام هستند‪،‬‬

  ‫شماره ياران او سيصد وسيزده نفر که مساوى با عدد اصحاب بدر است از شام بسوى او ميروند تا اينکه‬
      ‫او را از بين مکه ازخانه اى که نزديک صفا است خارج ميکنند وباکراه با او بيعت مى کنند پس بان‬

   ‫حضرت اقتدا ميکنند ودو رکعت نماز مسافر نزديک مقام ميخوانند بعد از آن‪ ،‬آن حضرت بمنبر ميرود‪.‬‬
     ‫قتاده از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايت کرده که فرمود‪ :‬جمعيت هاى عراق وپهلوانان شام نزد‬
                                            ‫مهدى عليه السلام ميايند وبين رکن ومقام با او بيعت ميکنند‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪127‬‬

 ‫ابو هريره ميگويد‪ :‬با مهدى عليه السلام بين رکن ومقام بيعت مى کنند در صورتيکه کسى از خواب بيدار‬
                                                                       ‫نشده وخونى ريخته نخواهد شد‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪128‬‬

‫ابو رومان از على بن ابيطالب عليه السلام روايت کرده که فرمود‪ :‬موقعى که بيرقهاى سياه خيل سفيانى که‬
   ‫شعيب بن صالح در ميان آن است به اهتزاز در آيد مردم آرزوى مهدى عليه السلام را کرده او را طلب‬

‫ميکنند پس آن حضرت با بيرق رسول خدا صلى الله عليه وآله از مکه خروج کرده دو رکعت نماز ميخواند‬
         ‫بعد از آن بعلت بلاهاى طولانى از خروج او مايوس ميشوند وقتى که از نماز فارغ شد برميگردد‬

      ‫وميگويد‪ :‬ايها الناس من گريه ميکنم براى بلائى که بامت محمد صلى الله عليه وآله رسيده مخصوصا‬
                                     ‫بلائيکه باهل بيت آن حضرت رسيده‪ ،‬ما مقهور ومظلوم واقع شديم‪.‬‬
   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32