Page 33 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 33

‫‪| P a g e 32‬‬

    ‫طاووس ميگويد‪ :‬عمر بن خطاب از کعبه تعجب نموده گفت‪ :‬بخدا تقسيم نمايم؟ على بن ابى طالب عليه‬
 ‫السلام به او فرمود‪( :‬از اين خيال) درگذر که تو صاحب کعبه نيستى بلکه صاحب آن جوانى از ما قريش‬

                                                ‫است که در آخر الزمان آن را در راه خدا تقسيم مينمايد‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪157‬‬

    ‫ارطاه گويد‪ :‬مهدى عليه السلام اول بيرق را بسوى ملت ترک ميفرستد وآنها را شکست مى دهد واسرا‬
 ‫واموال آن ها را ميگيرد‪ ،‬بعد از آن بسوى شام ميرود وآنرا فتح مينمايد وغلامهاى زرخريدى را که با او‬
‫باشند آزاد نموده قيمت آنها را باصحاب خود ميدهد ودر حديث ديگر است که نوجوانى با محاسن کم وزرد‬
  ‫(يا رنگ زرد؟) در زير لواى مهدى عليه السلام خارج ميشود که اگر با کوه ها قتال کند آن ها را خراب‬

                                           ‫ميکند وگفت‪ :‬موقعى که در ايليا بيايد آن ها را خراب مينمايد‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪158‬‬

    ‫ابو سعيد خدرى از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايت کرده که فرمود‪ :‬ابروهاى مهدى عليه السلام‬
‫نورانى وروشن است‪ ،‬ووسط بينى آن حضرت برجسته وسوراخهاى آن تنگ است ودر روايت ديگر است‬

                                                                         ‫که (فرمود‪ ):‬من نورانى ترم‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪159‬‬

‫کعب ميگويد‪ :‬خشوع کردن مهدى عليه السلام براى خدا نظير خشوع شيشه است (شايد منظور تشبيه باشد‪،‬‬
‫يعنى همان طور که شيشه زود ميشکند وخورد ميشود همانطور هم مهدى عليه السلام در مقابل خدا خورد‬

                                                                             ‫ميشود وخشوع مينمايد؟)‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪161‬‬

  ‫قاسم بن عبد الرحمان از آنکسى که براى او روايت کرده از على بن ابى طالب عليه السلام روايت کرده‬
  ‫که فرمود‪ :‬مهدى عليه السلام از اهل بيت نبى صلى الله عليه وآله است ومحل ولادت او در مدينه خواهد‬
   ‫بود واسم او اسم پدرش (يعنى رسول خدا) ميباشد ومحل هجرت او در بيت المقدس خواهد بود‪ ،‬محاسن‬
 ‫(ريش) مهدى عليه السلام زياد وچشمهايش مشکى وشهلا ودندانهاى ثناياى او درخشنده است‪ ،‬در صورت‬
   ‫مهدى عليه السلام خال برجسته وروشنى ميباشد‪ ،‬در کتف آن حضرت علامتى است که در کتف رسول‬
   ‫خدا صلى الله عليه وآله بود‪ ،‬بيرق رسول خدا را با پارچه مخمل سياه چهارگوشى بيرون مياورد در آن‬
   ‫بيرق حرمت (يا سنگ يا منع؟) است از موقعى که رسول خدا صلى الله عليه وآله از دنيا رفته آن بيرق‬
  ‫منتشر نشده ومنتشر هم نخواهد شد تا مهدى عليه السلام خروج کند‪ ،‬خدا سه هزار ملک را بيارى مهدى‬
   ‫عليه السلام ميفرستد که صورت وپشت مخالفين آن حضرت را بکوبند‪ ،‬مهدى عليه السلام وقتى خروج‬

                                                     ‫مينمايدکه سن مبارکش از سى الى چهل سال باشد‪.‬‬
   28   29   30   31   32   33   34   35   36   37   38