Page 67 - رفیق خوشبخت ما 2-1
P. 67
دخترانی به نام شهدا رفیق خوشبخت ما
من رفتم بندرعباس صحبت کنم .چند تا دختر آمدند پیش من
گفتند« :فلانی ،ما هرکدام نامی بـرای خودمان گذاشت هایم». 66
ندیدند همت را ،ندیدند باکری را ،ندیدند خرازی را .گفتند« :نام
این خانم باکری است .ما او را به نام باکری صدا م یکنیم .او
متبرک کرده خودش را به نام باکری .نام این خرازی است ،نام
این کاظمی ».بعد این دختر به من گفت« :من وقتی سر سفره
مینشینم ،حـس م یکنم مهدی بـاکـری سـر سفرۀ مـا نشسته
است ».کجا چنین چیزی وجود دارد؟ این آن اتصال است .یکی
از برجستگیهای جنگ ما ایـن بـود که قل ههای آن ،قل ههای
مطهر و مرتفعی بود .اگر قله مرتفع بود ،دامنه زیبا م یشود ،دامنه
سرسبزم یشود ،چشم ههای جوشان از دامنه سرازیر م یشود .این
قلۀ برجسته اثری جدی گذاشت.
شهید سردار سلیمانی