Page 87 - رفیق خوشبخت ما 2-1
P. 87

‫م ‌یکردم تو با من نیایی و تو را عقب نگه دارم‪ .‬اگرچه هرگز بر‬
‫زبان جاری نکردم و م ‌ینویسم برای آیندۀ پس از خودم که خدا‬
‫می‌داند با هریک از آن‌ها که از دست داد ‌هام‪ ،‬چه بر من گذشت و‬
‫حتی بادپا‪ ،‬جمالی‪ ،‬عل ‌یدادی را از دست دادم و نگران بودم که تو‬
‫را هم از دست بدهم‪ .‬همیشه جلو که می‌رفتم‪ ،‬نگران پشت‌سرم‬
‫بودم که نکند گلول ‌های بخورد و تو شهید شوی‪ .‬به این دلیل‬
‫خو ‌شحال هستم که از من جدا شدی‪ ،‬حداقل من دیگر دا ‌غدار‬
‫تو نمی‌شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم‪.‬‬
‫حسین جان‪ ،‬شهادت می‌دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و‬
‫سلامت و صداقت زندگ ‌یات را فدای اسلام کردی‪ .‬تو بی‌نظیری‬
                ‫در وفا‪ ،‬صداقت‪ ،‬اخلاص و کتمان ِسر‪.‬‬
‫حسین‪ ،‬پسرم‪ ،‬عزیزم‪ ،‬بـرادرم‪ ،‬دوستم‪ ،‬از خداوند می‌خواهم‬
‫عمری بابرکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همان‌گونه‬
‫که بود‪ ،‬با همان خصوصیت تا آخر حفظ کنی‪ .‬حسینی که برای‬                                           ‫رفیق خوشبخت ما 	‬
‫هر مجاهدی اعم از عراقی‪ ،‬سوری‪ ،‬لبنانی‪ ،‬افغانی و یمنی آشنا‬
‫سراغت‬  ‫چند روز‬  ‫براوادز‪.‬ماوننمشای‌نهگروفنتنشادنوِیکمسن بیوبادو‪.‬ر نچمه زی‌یبکاربدودهمدرراایهمن‬
       ‫نباشی‪.‬‬
‫حسین عزیز‪ ،‬فقط قیامت است که حقیق ِت ارزش اعمال معلوم‬
                                                                                               ‫‪86‬‬

‫م ‌یشود و چه زیباست آن وقتی که همه حیران و متحیرند و تو‬
‫خو ‌شحال و خندانی‪ .‬اجـر ایـن خستگی‌ها را آن وقـت دریافت‬
‫خواهی کرد‪ ،‬آن وقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند‬
‫و به تو توسل م ‌یجویند‪ .‬خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر‬
‫شهید قرار دهد‪ .‬به تو قول م ‌یدهم که اگر رفتم و آبرو داشتم‪،‬‬
                ‫بدون تو وارد بهشت نشوم‪.‬‬
   82   83   84   85   86   87   88   89   90   91   92