Page 47 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 47

‫‪| P a g e 46‬‬

  ‫دهد‪ ،‬کسى که عزب باشد بايد از ازدواج خوددارى نمايد کسيکه زن دارد بايد از او کناره گيرى کند‪ ،‬در‬
   ‫سنه (‪ )177‬تاج وتخت پادشاهان گرفته ميشود‪ ،‬در سال (‪ )127‬بلا دچار مردم ميشود‪ ،‬در سنه (‪)137‬‬

                                                  ‫فتنه بپاخواهد شد‪ ،‬در سال (‪ )277‬قضا شروع ميشود‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪211‬‬

      ‫کعب ميگويد‪ :‬خلافت بنى اميه صد سال خواهد بود وشهرهائى بنا ميکنند ومدت شصت سال وچندى‬
  ‫خلافت آنها چون ديوارى آهنين است که کسى نميتواند قصد آن کند تا اينکه خودشان آنرا ريشه کن نمايند‬
  ‫وبعدا که ميخواهند آنرا تشييد کنند نميتوانند‪ ،‬هر چه آن (ديوار آهنين خلافت) را از ناحيه اى مرتفع وبلند‬
 ‫ميکنند از ناحيه ديگرى ويران خواهد شد تا اينکه خدا آنها را هلاک نمايد‪ ،‬بنى اميه به (م) افتتاح وبه (م)‬
‫هم ختم ميشوند (زيرا حرف اول نام معاويه که اولين خليفه بنى اميه است وحرف اول نام مروان که آخرين‬
  ‫خليفه آن ها بوده ميم است) پس دوران سنگ آسياى آنها بپايان خواهد رسيد و(ستاره) سلطنت آنها سقوط‬
‫خواهد نمود‪ ،‬سلطنت آنها سقوط نميکند تا اينکه خليفه اى از آنها خلع شود وآن دو شتر کشته شوند‪ ،‬وحمار‬

     ‫اصهب جزير ‪ -‬که شيطان وبدترين مردم از خوف‪ ،‬با او خواهند بود ‪ -‬يعنى مروان کشته خواهد شد‪،‬‬
                             ‫(همان مروانيکه) ويران شدن شهرها وانقلاب وآشوب بدست او خواهد بود‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪212‬‬

     ‫ابو هريره از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايتکرده که فرمود‪ :‬عن قريب امت من نظير امم سابقه‬
‫گرفتار خواهد شد‪ .‬مردى گفت‪ :‬يعنى آنطور که فارس وروم رفتار کردند؟ فرمود‪ :‬مگر مردم غير از اينها‬

                                                                                               ‫هستند‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪213‬‬

    ‫کعب ميگويد عيسى بن مريم در حاليکه جوان قرمز رنگى باشد درب دروازه شرقى دمشق مناره نازل‬
‫ميشود ودو ملک آن حضرت را با دو کتف خود حمل ميکنند‪ ،‬نفس وبوى آن حضرت را هيچ کافرى درک‬

   ‫نميکند مگر اينکه خواهد مرد‪ ،‬زيرا که نفس آن حضرت تا آنجاکه چشم کار کند ميرسد‪ ،‬موقعيکه دجال‬
  ‫نفس آنحضرت را درک نمايد نظير شمع آب شده مى ميرد‪ .‬بعد از آن عيسى بن مريم عليه السلام بسوى‬
‫مسلمانهائيکه در بيت المقدس هستند ميرود وآنها را از قتل دجال آگاه مينمايد وپشت سر امير مسلمين‪ ،‬نماز‬
‫ميخواند‪ ،‬سپس حضرت عيسى براى آن ها نمازى ميخواند که آن نماز فتنه خواهد بود ومابقى نصارا تسليم‬

      ‫ميشوند وعيسى عليه السلام (در آنجا) اقامت نموده بکار خود ادامه ميدهد وآن ها را بدرجات بهشتى‬
                                                                                    ‫بشارت خواهد داد‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪214‬‬

   ‫حارث بن عبد الله از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايتکرده که فرمود‪ :‬موقعيکه عيسى بن مريم عليه‬
    ‫السلام (از آسمان) نزول کند ودجال را بکشد مردم شاد وخوشحال شده آنشب را تا بصبح احيا ميگيرند‬
   42   43   44   45   46   47   48   49   50   51   52