Page 42 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 42

‫‪| P a g e 41‬‬

   ‫صورتهاى سرخ باشند‪ ،‬صورت آنان چون سپر هاى پهن وعريض خواهد بود‪ .‬عمر بمسلمين مى گفت‪:‬‬
    ‫دشمنانى هستند که صورتشان چون سپر وچشمانشان چون وزغ (حيوانى است شبيه سوسمار) آن ها را‬
‫رها کنيد همچنانکه آن ها شما را رها کنند‪ .‬فصل تبيع مى گويد‪ :‬وقتى که بيرقهاى زردى وارد مصر شدند‬
    ‫وبر مصر غلبه پيدا کرده بر منبر آن نشستند لازم است که اهل شام در زمين سردابهائى کنده (خود را‬

                                                              ‫پنهان کنند) زيرا که آن واقعه بلائى است‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪199‬‬

      ‫ابو هريره گويد‪ :‬در شبى آتش سوزانى خارج ميشود که روشنائى آن بگردن شترها يا به گياهان سبز‬
                                                                  ‫خواهد رسيد از آتش آن ها حذر کنيد‪.‬‬

    ‫مولف گويد‪ :‬اين حديث متضمن اين معنى است که گردن هاى شتران يا گياهان نور مى دهند ولى ذکر‬
    ‫نشده که در بصرى اتفاق مى افتد پس اماکن دارد که اين آتش همان آتش حجاز باشد‪ ،‬زيرا که آن آتشى‬
 ‫استکه گردنهاى شتران يا شاخ وبرگ گياهان بوسيله آن‪ ،‬نور مى دهد‪ .‬فصل کعب ميگويد‪ :‬نزديک استکه‬
   ‫آتشى در يمن خارج شود که مردم را بسوى شام روانه کند آن آتش صبح ميکند موقعيکه آنها صبح کنند‬
 ‫ومى خوابد در آنوقتيکه آنها ميخوابند وشب ميکند آنموقعيکه آنها شب ميکنند‪ ،‬گردن شتران يا شاخ وبرگ‬
‫گياهان سبز در بصرى ازآن آتش نورانى ميشود‪ ،‬موقعى که اينموضوع را شنيديد بطرف شام خروج کنيد‪.‬‬

       ‫فصل زهرى مى گويد‪ :‬آتشى از حجاز خارج ميشود که گردن هاى شتران يا شاخ وبرگ گياهان در‬
‫بصرى روشن خواهد شد‪ .‬فصل نعيم از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايتکرده که فرمود‪ :‬آتشى از عدن‬
‫(جزيره اى است در يمن ‪ -‬قاموس) مردم را با ميمون وخوک ها جمع ميکند که هر جا شب کنند وهر وقت‬

 ‫بخوابند با آنها خواهد بود وآنچه که از آنها ساقط شود براى آن آتش است‪ .‬فصل ارطاه ميگويد‪ :‬چهل شب‬
 ‫در مشرق آتش ودود خواهد بود‪ .‬فصل عمر بن خطاب روزى در مکه گفت‪ :‬اى اهل يمن شما بايد قبل از‬

    ‫دو موضوع هجرت کنيد اول از آنها اينتسکه اهل حبشه خارج ميشوند تا به اين مکان من ميرسند‪ ،‬دوم‬
   ‫آتشى از عدن خارج ميشود که مردم وجنبندگان ووحوش ودرندگان را ميراند‪ ،‬موقعيکه آن آتش به ايستد‬
 ‫آنها هم ميايستند وموقعى که حرکت کند آنها نيز حرکت ميکنند‪ .‬کعب ميگويد‪ :‬موقعى که انسانى يا حيوانى‬
‫برو در آيد آتش به او مى گويد‪ :‬برو درآمدى و بزمين افتادى‪ ،‬آرزو داشتى که قبل از امروز بسوى بصرى‬
  ‫هجرت کنى آن آتش چهل سال برقرار خواهد بود وکسى خود را بان گرم نميکند مگر اينکه جز جهنميها‬

     ‫بشمار ميرود‪ .‬حتى از کافر ميپرسند‪( :‬اين چه آتشى است (ميگويد‪ :‬اين همان آتشى است که بما وعده‬
    ‫ميدادند‪( .‬عمر گفت‪ ):‬شما چه حالى داريد آنموقعيکه اين علامت بزرگ را به بينيد‪ ،‬ناظرى که از شما‬
    ‫بطرف مشرق نظر کند مى بيند که آن آتش روشن است بعد که بطرف مغرب نظر نمايد خواهد ديد که‬
    ‫زراعت آن آتش سبز است وبه يکديگر چسبيده خارج ميشوند‪ ،‬آيا آن اعال ناپسندى را که امروز انجام‬

       ‫ميدهيد انجام خواهيد داد در صورتيکه شما بان علامت بزرگ نظر ميکنيد؟ بخداى کعبه قسم که بان‬
                                                      ‫علامت نظر ميکنيدو اعمال خود را انجام ميدهيد‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪211‬‬
   37   38   39   40   41   42   43   44   45   46   47