Page 49 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 49

‫‪| P a g e 48‬‬

                                                                                                ‫فصل‬

‫عبد الله بن عمر ميگويد‪ :‬کان من حبشى که ساق پاهايش باريک وموى جلو سرش ريخته است بر بام کعبه‬
                                                       ‫مى بينم که با بيل وکلنگ‪ ،‬کعبه را خراب ميکند‪.‬‬

                                                                                                ‫فصل‬

   ‫ايضا عبد الله بن عمر گويد‪ :‬مثل اينکه من نظر ميکنم بکعبه ومى بينم مرد حبشى که موى سرش ريخته‬
                                                       ‫وساق پاهايش باريک است آن را خراب مينمايد‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪216‬‬

‫ابو شريحه از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايت کرده که فرمود‪ :‬دابه را درد هر سه خروج است‪ ،‬اول‬
 ‫از انتهاى يمن خروج ميکند وذکر آن در زمان طويلى در بين اهل باديه فاش ميشود ولى در مکه نامى از‬

      ‫آن برده نخواهد شد‪ ،‬بعد از آن‪ ،‬زمان طولانى مکث نموده وبراى دومين بار در نزديکى مکه خروج‬
    ‫خواهد کرد وذکر آن در باديه فاش ميشود‪ ،‬بعد از آن در مدت زيادى مکث خواهد نمود وبراى سومين‬
 ‫دفعه در آن روزى که مردم در بزرگترين مسجدهاى خدا يعنى مسجد الحرام باشند ‪ -‬وچيزى آنها را حفظ‬
    ‫نميکند مگر ناحيه راست خارج مسجد که بين رکن اسود تا باب بنى مخزوم است ‪ -‬خروج ميکند آنگاه‬
  ‫مردم بجهت آن متفرق ميشوند وگروهى از مسلمين‪ ،‬راسخ وثابت خواهند بود تا آنموقعى که ميفهمند نمى‬
   ‫توانند خدا را عاجز کنند وآن دابه بر آن ها خارج ميشود وخاک را از سر خود مى تکاند وآنها را يارى‬
  ‫ميکند‪ ،‬وصورتهاى آنان چون ستاره درخشنده ميدخرشد‪ ،‬آنگاه آن دابه والى زمين خواهد شد‪ ،‬هيچ طالبى‬
   ‫آن را درک نميکند وهيچ شخص فرارى آنرا عاجز نتوان کرد حتى اينکه اگر شخصى از دست او فرار‬
   ‫کند وبنماز پناه ببرد او را تعقيب کرده ميگويد‪ :‬اى فلان الان نماز ميخوانى؟ همينکه آن شخص صورت‬
   ‫خود را متوجه او ميکند داغ وعلامتى در صورتش ميگذارد وميرود‪ ،‬ومردم در خانه هاى خود مجاور‬
‫ميشوند ودر موقع مسافرت با رفيق بسفر ميروند ودر اموال‪ ،‬مشترک خواهند شد وکافر از مومن تشخيص‬

        ‫داده ميشود حتى اينکه کافر بمومن ميگويد‪ :‬حق مرا بپرداز ومؤمن بکافر ميگويد‪ :‬حق مرا ادا کن‪.‬‬

                                                                                            ‫باب ‪217‬‬

      ‫حذيفه بن يمان گويد دابه داراى سه خروج است‪ :‬اول‪ :‬خروج در بعضى از بيابانها وپس از آن مکث‬
 ‫خواهد نمود‪ .‬دوم‪ :‬در بعضى از قريه ها حتى اينکه (نام آنرا) ذکر ميکنند وپادشاهان در آن قريه ها خون‬
 ‫ها ميريزند‪ ،‬آنگاه متوقف خواهد شد‪ .‬سوم‪ :‬آن موقعى که نزد بزرگترين مساجد ‪ -‬گمان کرديم که ميخواهد‬
‫نام مسجد الحرام را ببرد ولى نام آن را نبرد ‪ -‬باشند بقصد زمين حرکت خواهد نمود ومردم فرارى ميشوند‬

      ‫جز يک عده اى از مسلمين که ميگويند‪ :‬چيزى ما را از امر خدا نجات نميدهد‪ ،‬آنگاه آن دابه خروج‬
     ‫مينمايد وصورت مسلمين چون ستاره درخشنده خواهد شد بعدا آن دابه حرکت ميکند وهيچ طالبى آنرا‬
‫درک نميکند وهيچ فرارى از دست آن فرار نتوان کرد‪ .‬آن دابه نزد مردى که نماز ميخواند ميايد وميگويد‪:‬‬
‫تو اهل نماز نيستى‪ ،‬آن مرد ازدست او فرار ميکند ولى او را ميگيرد وسرکوب مينمايد‪ .‬حذيفه ميگويد‪ :‬در‬
   44   45   46   47   48   49   50   51   52   53   54