Page 62 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 62

‫‪| P a g e 61‬‬

 ‫عبد الله بن حرث ميگويد‪ :‬على بن ابيطالب عليه السلام بفرزندان خود فرمود‪ :‬اين امررا (يعنى امر خلافت‬
‫را) طلب نکنيد‪ ،‬زيرا هيچيک از شما طلب اينکار را نميکند مگر اينکه کشته خواهيد شد‪ .‬نيز از عثمان بن‬
‫عفان روايت کرده که گفت‪ :‬اين امر خلافت را اولاد على عليه السلام صاحب نخواهند شد‪ .‬على بن عبد الله‬

      ‫ميگويد‪ :‬رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود‪ :‬سلطنت نصيب فرزندان على عليه السلام نخواهد شد‪.‬‬
  ‫عثمان بن عفان ميگويد‪ :‬از رسول خدا صلى الله عليه وآله شنيدم که بعلى بن ابيطالب عليه السلام فرمود‪:‬‬
 ‫امر خلافت نصيب احدى از فرزندان تو نخواهد شد‪ .‬ام سلمه گويد‪ :‬من روزى در خدمت رسول الله صلى‬
 ‫الله عليه وآله بودم که راجع بخلافت گفتگوئى بميان آمد‪ ،‬گفتند‪ :‬آيا خلافت نصيب اولاد فاطمه عليهم السلام‬

     ‫خواهد شد؟ پيغمبر صلى الله عليه وآله فرمود‪ :‬ابدا‪ .‬هرگز فرزندان فاطمه بخلافت نخواهند رسيد‪ ،‬ولى‬
  ‫نصيب اولاد عمويم عباس خواهد شد‪ .‬سهيل بن حبيب ميگيود‪ :‬ما نزد بريد رقاشى بوديم که خبر قتل زيد‬

    ‫بن على عليه السلام را باو دادند او پس از شنيدن اينخبر گريه کرد وگفت‪ :‬انس بن مالک براى من نقل‬
   ‫کرد که از رسول خدا صلى الله عليه وآله شنيدم ميفرمود‪ :‬خلافت نصيب احدى از فرزندان فاطمه عليهم‬

                                                                                    ‫السلام نخواهد شد‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪38‬‬

 ‫ابن عباس گويد‪ :‬براى ما اهل بيت بيرقهاى سياهى خواهد بود که رد نميشوند تا اينکه از خراسان بيرقهاى‬
  ‫سياهى چون شب تاريک خروج کنند در اول آن بيرقها نصرت ودر وسط آن ها لعنت ودر آخر آنان کفر‬
  ‫خواهد بود‪ ،‬کسيکه با آن ها قتال کند او را ميکشند وکسيکه از دست آن ها فرار کند او را خواهند گرفت‬
 ‫وکسى که متحصن شود او را پياده ميکنند وکسيکه آن ها را مشايعت کند او را دچار فتنه ميکنند وکسيکه‬
‫با آن ها مخالفت نمايد فقيرش خواهند نمود در آنروز کسى که بر آن ها نفرين کند مثل آنستکه تيرى در راه‬

                                                                                     ‫خدا انداخته باشد‪.‬‬

                                                                                              ‫باب ‪39‬‬

  ‫حسن از قول آنکسى که برايش نقل کرده ميگويد‪ :‬على بن ابى طالب عليه السلام بابن عباس فرمود‪ :‬يابن‬
 ‫عباس تو اخبار مختلفه اى شنيده اى ولى اينحديث را هم بگو گفتم‪ :‬بلى فرمود‪ :‬اول فتنه دويست (سال اين‬
 ‫امور رخ مى دهد) ‪ :‬حکم فرمائى بچه ها‪ ،‬تجارتهاى زياد واستفاده کم‪ ،‬موت علما ومردم نيکوکار‪ ،‬قحطى‬
  ‫شديد‪ ،‬ظلم وجور‪ ،‬قتل اهل بيت من در زورا از تشنگى نفاق ملوک وملک عجم‪ ،‬موقعيکه گروه ترک بر‬
  ‫شما سلطنت کرد بر شما لازم است که باطراف شهرها ودرياها فرار کنيد‪ ،‬فرار فرار‪ ،‬بعد از آن در سنه‬
‫(‪ 3‬يا ‪ )255‬فتنه هائى در شهرها بوجود ميايد‪ ،‬فتنه اى در مصر‪ ،‬واى بر مصر‪ ،‬فتنه دوم در کوفه‪ ،‬وفتنه‬

    ‫سوم در بصره وهلاکت اهل بصره به دست مردى که اصل وفرعى ندارد ودر بصره قيل وقال زيادى‬
      ‫خواهد شد ومردم بصره بدو فرقه تفريق ميشوند‪ ،‬فرقه اى بر له او وفرقه اى بر عليه او خواهد بود‪،‬‬

   ‫آنمرد‪ ،‬مدت چند سالى مکث خواهد کرد‪ ،‬بعد از او خليفه سنگ دلى بر شما مسلط ميشود که در آسمانها‬
   ‫بقتال ودر زمينها معروف بجبار است‪ ،‬خون ها را ريخته وبا آب ممزوج خواهد کرد وباشاميدن آن قادر‬
‫نخواهد شد آنگاه اعراب بان ها حمله وهجوم ميکنند در آن موقع که اعراب هجوم کردند خليفه کشته ميشود‬
   57   58   59   60   61   62   63   64   65   66   67