Page 80 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 80

‫‪| P a g e 79‬‬

  ‫عبد الله از رسول خدا صلى الله عليه وهله روايت کرده که فرمود‪ :‬از علائم قيامت بلند شدن ماهها است‬
 ‫(يعنى ماه شب اول مثل ماه شب دوم است مثلا؟)‪ .‬در روايت ديگراست که آن حضرت فرمود‪ :‬از علائم‬
‫قيامت اين است که ماه يکشنبه نظير ماه دوشنبه است وشخص در مسجد عبور ميکند ولى دو رکعت نماز‬
‫در آن نميخواند‪ .‬مترجم گويد‪ :‬يکى از نمازهاى مستحبه اينست که انسان هر وقت در مسجدى عبور کند يا‬
  ‫اينکه براى نماز در آن مسجد رفته باشد دو رکعت نماز (تحيت مسجد) بجا آورد‪ ،‬نماز تحيت مسجد مثل‬

                     ‫نماز صبحست با اين تفاوت که در نيت آن بايد گفت‪ :‬نماز تحيت مسجد بجا مياورم‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪11‬‬

‫سويد از حضرت على بن ابيطالب عليه السلام روايت کرده که فرمود‪ :‬حج بجا آوريد قبل از اينکه نتوانيد‬
  ‫حج کنيد‪ ،‬کان من نظر ميکنم بشخص حبشى که ‪ -‬گوشهاى کوچک وسرى بى مو دارد ‪ -‬با کلنگ سنگ‬
  ‫هاى کعبه را يکى يکى خراب ميکند‪ .‬سويد گويد‪ :‬بانحضرت عرضکردم‪ :‬اين راى خود شما است يا از‬
 ‫رسول الله صلى الله عليه وآله شنيدى؟ فرمود‪ :‬قسم بان خدائيکه حبه را ميشکافد وجنبندگان را خلق ميکند‬

                                                     ‫که من از خودم نمى گويم بلکه از نبى شما شنيدم‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪12‬‬

‫زکريا از رسول خدا صلى الله عليه وآله روايت کرده که فرمود‪ :‬اگر از دنيا بيشتر از يک روز باقى نماند‬
    ‫خدا آن روز را طولانى ميکند تا مردى از اهل بيت من مالک قسطنطنيه شود‪ .‬در روايت ديگر از آن‬
   ‫حضرت روايت کرده که فرمود‪ :‬دنيا تمام نميشود تا اينکه مردى از اهل بيت من که نامش نام من ونام‬
    ‫پدرش نام پدر منست قسطنطنيه وکوه ديلم را فتح کند‪( .‬مترجم گويد‪ :‬اين روايت بر خلاف عقيده شيعه‬
                                                                                              ‫است)‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪13‬‬

‫کثير بن عبد الله از جد خود نقل ميکند که گفت‪ :‬در مسجد مدينه در حضور رسول خدا صلى الله عليه وآله‬
‫نشسته بوديم‪ ،‬آن بزرگوار فرمود‪ :‬شما بدون کم وزياد در مسلک امم سابقه خواهيد رفت حتى اگر آنها در‬

                                            ‫سوراخ سوسمار داخل شده باشند شما هم داخل خواهيد شد‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪14‬‬

 ‫عبد الله ميگويد‪ :‬در آن بينى که ما نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله نشسته بوديم چند نفر جوان از آنجا‬
  ‫عبور کردند ورنگ آنحضرت تغيير کرد گفتيم‪ :‬يا رسول الله ما ناراحتيم از اينکه هميشه شما را نگران‬
‫وگرفته مى بينيم؟ فرمود‪ :‬ما اهل بيتى هستيم که خدا آخرت را براى ما انتخاب کرده واهل بيت من بعد از‬
‫من دچار بلا ومصيبت خواهند شد تا اينکه قومى از طرف مشرق با بيرقهاى سياهى خروج کنند وحق را‬
‫مطالبه نمايند وبانها ندهند دوباره مطالبه ميکنند وحق را نخواهند داد پس قتال خواهند کرد تا اينکه حق را‬
 ‫بانها خواهند داد ولى آنها براى خود قبول نميکنند بلکه حق را به مردى از اهل بيت من ميدهند که زمين‬
   75   76   77   78   79   80   81   82   83   84   85