Page 22 - final 27-03

‫منشاء موزه و تعریف آن‬

‫‪azarbash@gmail.com‬‬ ‫معصومه آذرباش‬

‫و اسطورهاي‪ ،‬موزه به مکان سکونت متوزهتا اطتلاق‬ ‫امروزه موزهها در جهان نقش توسعتهاي داختلتي و‬
‫ميشد‪ .‬در دنياي باستان متوزههتا يتا »جتايتگتاه‬ ‫خارجي دارند‪ .‬موزهها نهادي مؤثتر در تتعتامتل و‬
‫موزها«به منظور تماشاي زيباييها و بحث با ديگتران‬ ‫همکاري بينالمللي به شمار ميآيند و در تتوستعته‬
‫درباره ايدهها‪ ،‬کسب تجربه از پديدههاي طبيتعتي و‬ ‫آموزش‪ ،‬مهارتهاي خلاق‪ ،‬و خود باوري فرهنگي در‬
‫همينطور براي سرگرمي و در نتيجه به منظور محلي‬ ‫کشورها نقش مؤثري دارند‪ .‬موزهها مخزن داراييهاي‬
‫براي تأمل و تفکر عميق و براي يادگيري استتتفتاده‬ ‫فرهنگي يک ملت و بوم انساني به شمار ميآيتنتد و‬
‫ميشده است‪ ( .‬پرتر و الکساندر‪ .)61 :8۲۲2 ،‬موزهتا‬ ‫داراييهاي فرهنگي يک ملت را بتر عتهتده دارنتد‪.‬‬
‫اشياي انباشته شده در موزهها‪ ،‬آثار فرهنگي‪ ،‬تاريخي‬
‫الهگان ُنه گانه يعني دختران زئوس ختداي بتزر‬ ‫و معنوي و نماد و نمود تلاش جمعي يک متلتت در‬
‫يونان و مادرشان منموزينه‪( 6‬حافظه) بودند‪ ،‬کته در‬ ‫بستر زمان و ذخيرهي دانايي و توانتايتي نستلهتاي‬
‫پاي کوه المپ متولد شدند‪( .‬وارنر‪ )6121:161 ،‬در‬
‫اعتقاد يونانيان آنان موجودات متقتدس و کتانتال‬ ‫گذشته هستند‪.‬‬
‫ارتباطي خدايان و انسان بودند که کارشان آموختن و‬
‫الهام بخشيدن حقايق به انسانها بود‪ .‬آنها همه يتک‬ ‫موزهها عينتيترين و ملموسترين نهاد وابستتته بته‬
‫انديشه در سر دارند‪ ،‬قلبهايشان با شتنتيتدن آواز‬ ‫حوزهي ميراث فرهنگي يک کشور به شمار ميآيتنتد‬
‫ميتپد و روحشان از هر اندوه و نگراني‪ ،‬عاري و تهتي‬ ‫که ميتوانند پل ارتباطي مردم و ميراث فترهتنتگتي‪،‬‬
‫است‪ .‬هر کس که موزها را دوست دارد خوشتبتختت‬ ‫حال و گذشته و ارزشهاي امروز و ديروز باشند‪ .‬نهاد‬
‫ميشود‪ .‬اين والاترين و ارجمندترين هديه موزها بته‬ ‫موزه از منظر سازمان علمي‪ ،‬فرهنگي و آموزشي ملل‬
‫آدميان است‪ .‬هر کس از آنها الهام ميگرفت‪ ،‬از هتر‬ ‫متحد‪( ،‬يونسکو) چنان مهم است که يک ستازمتان‬
‫کشيش يا کاهن مقدستر متيشتد (هتمتيتلتتتون‪،‬‬ ‫جهاني به نام »ايکوم«در اين زمينه ايجاد شده است‬
‫و فعاليتهاي مستمري در جهان ارايه متيکتنتد و‬
‫‪.)61۷1:31‬‬ ‫فعاليت موزهاي جهاني را به صورت متداوم پتايتش‬

‫هر يک از موزها مظهر يکي از هنرها و عتلتوم رايتج‬ ‫ميکند‪.‬‬
‫يوناني بودند‪ .‬هر هنر و يا دانش جديدي در جتامتعته‬
‫يونان شکل ميگرفت يک موز هم براي آن اختصاص‬ ‫منشأ ایجاد موزه‬
‫مييافت‪ .‬ابتدا موزها سه نفر بودنتد و بته تتدريتج‬
‫موزه مفهوم چند وجهي و نمادين دارد و ريشته آن‬
‫افزايش پيدا کرد و به ُنه نفر رسيد‪.8‬‬ ‫در تاريخ يونان باستان نهفته است‪ .‬در مفهوم باستاني‬

‫‪1- Mnemusyne‬‬

‫‪ )6 -8‬کاليوپ‪ ،‬موزه حماسه که به صورت لوح و قلم در دست نشان داده ميشد و گاه طومار يا کتابي در دستش بود‪ )8 .‬کليو‪ ،‬موز تاريتخ کته بته‬ ‫بوم‬
‫صورت نشسته يا ايستاده منقوش شدهاست‪ ،‬در حالي که طوماري کاغذي يا چند کتاب در دست دارد‪ )1 .‬اراتو‪ ،‬موز شعر عاشقانه که گتاهتي او را‬ ‫‪17‬‬
‫چن در دست تصويرکردهاند‪ )3 .‬اوترپ‪ ،‬موز شعر تغزلي که با فلوتي در دست نشان داده ميشود‪ )3 .‬مپومن‪ ،‬آواز خوان که با يک نقاب نمايشتي و‬
‫گرز شمشير هرکول به تصوير کشيده ميشود‪ )1 .‬پولي هيمنيا‪ ،‬سرايندهي سرودهاي بسيار‪ )۷ .‬تريپسکور‪ ،‬شادي بخش در رقص با چن و زخمه‪)2 .‬‬
‫تاليا‪ ،‬سرورانگيز‪ ،‬موز کمدي‪ ،‬شعر نمايش و خندهآور بود و در نگارهها او را با نقابي مضحک و با چوبدست يا طبقه گل پيچک نشتان دادهانتد‪)1 .‬‬

‫اورانيا‪ ،‬موز آسماني نجوم‪ ،‬که او را با يک چوبدست تصوير کردهاند که به کرهاي اشاره ميکند‪.‬‬