Page 11 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 11
| P a g e 11
عبد الله بن ابى اشعث گويد :از بنى عباس دو بيرق خارج ميشود که اول يکى از آنها نصرت وآخر آن
وزرو وبال خواهد بود ،آنرا يارى نکنيد خدا هم آنرا يارى نکند ،واول بيرق ديگر وزرو وبال وآخر آن
کفر است آنرا يارى ننمائيد خدا هم آنرا يارى نکند.
باب 35
ابو مروان از على بن ابيطالب عليه السلام روايت کرده که فرمود :وقتى که بيرقهاى سياهى را ديديد از
زمين جدا نشويد ودست وپاى خود را حرکت ندهيد (کنايه از آنستکه آماده جنگ نشويد) پس گروهى
کوچک ظاهر ميشود که بانها توجهى نميشود ،دلهاى آنها چون سنگ آهن است ،اصحاب درد وبلا هستند،
بعهد وپيمانى وفا نميکنند ،بسوى حق دعوت ميکنند ،ولى اهل حق نيستند ،اسامى آن ها کنيه ونسب آنها
پوشيده ونامعلوم ،موهاى آنها نظير موى زنها نرم وسست ،تا اينکه بين آنها اختلاف واقع شود ،بعد از آن،
خدا حق را بهر که بخواهد ميدهد.
باب 36
حفصه زوجه رسول خدا صلى الله عليه وآله از آن حضرت روايت کرده که فرمود :وقتى که شنيديد
مردمى از طرف مشرق ميايند که داراى راى نيکوئى هستند ومردم از هيبت وهيکل آنها تعجب ميکنند
قيامت شما فرا رسيده است.
باب 37
احمد بن عيسى ميگويد :بعد از هلاک بنى اميه جالب وحش ميايد وخدا از چهار گوشه جهان ،اهل زمين را
بسوى او ميفرستد که اين امت را بوسيله او عذاب کند.
باب 38
حذيفه بن يمان ميگويد :مردى از طرف مشرق خارج ميشود ومردم را بسوى آل محمد صلى الله عليه وآله
دعوت ميکند در صورتيکه او دورترين مردم است بال محمد صلى الله عليه وآله علامتهاى سياهى نصب
ميکند که اول آنها نصرت وآخر آنها کفر است ،پست ترين افراد عرب وغلامهاى زر خريديد که از
اطراف آفاق جمع شده اند تابع او خواهند شد علامت آنها سياهى است ودين آنها شرک است وبيشتر آنها
خدع خواهند بود گفتم :خدع يعنى چه؟ گفت :يعنى ختنه نشده .آنگاه حذيفه به ابن عمر گفت :تو زمان آن
مرد را درک نخواهى کرد ،عبد الله بن عمر گفت :ولى خبر ميدهم که بعد از من فتنه أى بپا خواهد شد
وسال خطرناکى خواهد آمد که عرب ومردمان صالح واصحاب کفر وفقها در آن هلاک ميشوند واين حادثه
بهمين زودى کشف خواهد شد.
باب 39