Page 8 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 8
|Page7
که اگر بروى مراجعت نخواهى کرد ،عده اى از ياران على عليه السلام باو حمله کردند ،امير المؤمنين
عليه السلام فرمود :او را وا گذاريد که او از ما اهل بيت است ،پس على عليه السلام بسوى عراق رفت
وکار او آنطور شد که شد ،وقتى که آن حضرت کشته شد عبد الله بن سلام گفت :اين راس اربعين است
وبعد از اين صلح خواهد شد ،هيچ امتى پيغمبر خود را نميکشد مگر اينکه خدا هفتاد هزار از آنها را
ميکشد ،وخليفه او را نميکشد مگر اينکه خدا بجهت آن ،سى وپنج هزار از آنها را ميکشد.
مولف گويد :قول عبد الله بن سلام ،اقتضا ميکند که اعتقاد او اين است که بعد از رسول خدا صلى الله عليه
وآله مولا وخليفه ما على عليه السلام است ،زيرا که او حديث قتل خليفه را در موقع قتل على عليه السلام
ذکر کرده واين خبر را در موقع قتل ابوبکر وقتل عمر وعثمان ذکر نکرده است( .فصل) واما کعب
الاحبار :نيز از خواص مولاى ما على عليه السلام بود ،زيرا که من در کتاب (مناقب الامام الهاشمى ابى
الحسن على بن ابيطالب) روايتى از محمد بن عبد الواحد لغوى ديدم که گفت :کعب بمن خبر داد که روزى
در خدمت على عليه السلام بودم ،شخصى بزيارت عمر بلند شد ،کعب گويد :پس از آنکه من اسلام آورده
بودم على عليه السلام بمن فرمود :اسلام اختيار کن تا در امان باشى من اسلام آوردم که ناگاه عمر تازيانه
براى من بلند کرد ،على عليه السلام بعمر فرمود :از او چه ميخواهى مگر اسلام نياورده؟ عمر بعلى عليه
السلام گفت :اى سيد من تو با او بودى (که او را عفو کردم) امير المؤمنين فرمود :گناه او چه بود که
تازيانه براى او بلند کردى؟ عمر گفت :بلى اين شخص ،رسول خدا صلى الله عليه وآله را ديده است
(واسلام اختيار نکرده) اگر حضرت موسى در زمان حضرت محمد مى بود نميتوانست از (دين) آن
حضرت تخلف نمايد تا اينکه معين او باشد وبر عليه کفار اقدام نمايد کسيکه منکر توحيد شود وبعد از
رسول خدا صلى الله عليه وآله خليفه او را درک کند وبدست او اسلام نياورد ،پس بدست من اسلام مياورد؟
فرمود :راست گفتى پس آنحضرت به کعب توجهى کرده فرمود :عمر تو را (از اسلام) منقطع کرد .کعب
در جواب گفت :من منتظر بودم آنچه در تورات (راجع به محمد صلى الله عليه وآله) است معلوم شود عمر
گفت :آيا تو در تورات خوانده اى که از حضرت محمد صلى الله عليه وآله وآنهائيکه با او هستند ذکرى
شده باشد؟ گفت :آرى در تورات خوانده ام که صفهائى از امت محمد صلى الله عليه وآله مشغول جنگند
وصفهائى هم در نمازند که ذکر خداى جبار را ميگويند .وديدم در تورات نوشته است " :والا فعميتا يعنى
(عينيه) سطرا مکتوبا محمد ميه وبعده علوانا وبعده فطم فطم وبعده شبر شبر وبعده شبيرا شبيرا " پس از
آن اسلام آوردم.
باب 24
ابوبکر بن سعيد ميگويدک ه وقتى که مروان حکم متولد شد او را نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله
آوردند که در حق او دعا کند حضرت از دعا کردن خوددارى کرد وفرمود :هلاک عموم امت من بدست
همين ابن زرقا وورثه او خواهد بود.
باب 25