Page 40 - final 27-03
P. 40

‫ماه‬

‫در نگاه اسطورهاي‪ ،‬ماه برعکس خورشيد که گتوهتري دگترگتون‬
‫ناپذير دانسته ميشده‪ ،‬از جمله عناصر کيهاني است که حيتاتتش‬

    ‫به انسان شبيه است و تابع قانون جهاني ولادت و مر است‪.‬‬

‫در تصوير شماره ‪ 1‬چند نشانه در کنار هم قرار گترفتتتهانتد کته‬
        ‫دربردارندهي دلالتهاي صريح و ضمني بسياري هستند‪.‬‬

‫يکي از اين نشانهها‪ ،‬پلههايي است که فضاي زيادي از بوم را در بر‬
‫گرفته و حاکي از دغدغهي فکري هنرمن ِد نقتاشِ شتاعتر استت‪.‬‬
‫پيرامون اين نشانه‪ ،‬نشانههاي ديگري نيز به چشم متيختورد؛ از‬
‫جملهي آنها نقشي انتزاعي از »ماه«است که تقريبأ در مرکز تابلتو‬
‫واقع است و رنگي متفاوت و تا حدودي متضاد با ديگر رنت هتاي‬
‫تابلو دارد‪ .‬سمت راست‪ ،‬گلداني ديده ميشود کته درختتتچتهي‬
‫درون آن از ريشه به دو شاخه تقسيم شده و در بالا با هم يتکتي‬
‫شدهاند و بر هايش با ماه در آميخته است و در ستمتت چتپ‪،‬‬
‫سرشاخۀ چند درخت به چشم ميخورد که به ماه رسيتده و بته‬
‫طور ضمني از عروج به آسماني مهتابي خبر متيدهتد‪ .‬عتنتصتر‬

  ‫ديگري که در اين تابلو خودنمايي ميکند پارچهاي سفيتد رنت‬
‫است که بر روي پله بر زمين افتادهاست و ميتواند حاکتي از آن‬
‫باشد که جامۀ عاريتي سالک که رن تعلق متادي داشتتته‪ ،‬در‬
‫آخرين قدمها به هنگام رسيدن به اوج ماه از او باز مانده و ختود‬
‫عروج کردهاست‪ .‬سفيد بود اين پارچه نيز نشانهي پاکي‪ ،‬روحانيت‬

                            ‫و صفاي باطن سالک منتهي است‪.‬‬

‫تسلط دايرهي کامل ماه بر خطوط و زواياي پلههاي سنتگتي‪ ،‬در‬
‫آميختگي نتاقب آميز شاخههاي برآمده از گلدان با نور مستلتط‬
‫ماه‪ ،‬سردي و يکنواختي رن هاي انتخاب شده و مرکزيت کمي و‬
‫کيفي ماه در تابلو‪ ،‬حاکي از آن است که سهراب در اين نتقتاشتي‬
‫ماه را در نقش هدايتگري ميديده است که در پرتو آن ميتتوان‬

                             ‫راه پيمود و به اصل هستي رسيد‪.‬‬

                                                               ‫بوم‬
                                                               ‫‪35‬‬
   35   36   37   38   39   40   41   42   43   44   45