Page 45 - final 27-03
P. 45

‫مشابه آن را بر سر درباريان‪ ،‬اعيان و روحتانتيتون آن‬            ‫متاسفانه شاردن در يادداشت خود به نقاش ختاصتي‬
‫زمان مشاهده کرد‪ .‬ابوالعلا سودآور ديبا دربارهي ايتن‬            ‫اشاره نميکند‪ ،‬اما با در نظر گرفتن تاريخ سفر او بته‬
‫نوع سرپوش مردانه صفوي مينويسد‪» :‬در نگتارههتاي‬                 ‫اصفهان ميتوان دريافت که او چتگتونته متجتذوب‬
‫مکتب اصفهان‪ ،‬دستارهاي گلدوزي شده با نخ طلايتي‬                 ‫ديوارنگارههاي کا ييلاقي‪ ،‬که توسط نقاشان ارمتنتي‬
‫و نقرهاي و يا راهراه رنگي بسيار به چشم ميخورند که‬             ‫تصوير سازي شده است گرديده‪( .‬شاردن‪ .)6۷81 ،‬بتا‬
‫نشان دهندهي گرايش به تجملات و تزئينات در ايتن‬                 ‫حضور چنين نقاشاني و توصيفاتي که از آن ستالهتا‬
‫دوره است‪ .‬با وجودي که رن سفيد تا مدتي مد بتود‪،‬‬                ‫بدست ما رسيده‪ ،‬شايد بتوان آغاز تحول در نتقتاشتي‬
‫ولي تا اواسط قرن‪ ،‬زربفتهاي رنگي مزين به گلهاي‬                 ‫ايران و گذر به مدرنيسم را در نقاشيهتاي قترن ‪6۷‬‬
‫بافته شده در انتها جايگزين آن گرديد دستار بته دور‬             ‫جستجو کرد و هنرمنداننقاش ارمني را طلايته داران‬
‫سبک جديدي از تاج با يک برآمدگي در جلو‪ ،‬پيچيده‬
‫شده و چين ميخورد‪ ،‬يا آنکه در لتولتهاي ضتختيتم‬                                                       ‫آن دانست‪.‬‬
‫چرخيده و حلقه ميگشت«(سودآور ديتبتا‪:6128 ،‬‬
                                                              ‫در ادامه اين يادداشت سعي بر آن است به تتحتلتيتل‬
                                      ‫‪)8۲1-8۲2‬‬                             ‫يکي از آثار اين مکتب نقاشي بپردازيم‪.‬‬

‫هنرمند در پرداخت چهره از مکتب رضتا عتبتاستي‬                   ‫نقاشي مورد بحث‪ ،‬پيکرهنگارهاي از جواني(غير ايراني)‬
‫پيروي نکرده‪ ،‬چهره در اين نگاره بر خلا باور ايرانتي‬            ‫است که جامهاي صفوي بر تن کرده و بر کفپوشي از‬
‫و توصيفات شاعرانه به صورت گرد به تصوير در نيامده‬              ‫جنس سراميک ايستاده است‪ .‬لباسي که جوان بر تتن‬
‫از ابروهاي کماني اثري نيست و چشم جوان نيز حالت‬                ‫دارد از چنان ظرافتي برخوردار است که ميتوان آن را‬
‫بادامي ندارد‪ .‬هنرمند با تمام تواني که داشته ستعتي‬             ‫محصول بهترين کارگاههاي پارچه بافي ستلتطتنتتتي‬
‫کرده حالتي از سايهپردازي را در نگاره پيتاده ستازد‪.‬‬            ‫دانست و همين لباس زيبا خود نشان و نمادي استت‬
‫نقاش با به تصوير کشيدن منظرهاي در دور دستت‬                    ‫از جايگاه اجتماعي بالاي پرترهي مورد بحث‪ .‬کفتشتي‬
‫سعي در القاي حسي از پرسپکتيو دارد‪ .‬اما هنتوز در‬               ‫که جوان بپا کرده نمونهي معمول پاپوشهاي چرمتي‬
‫نگاره حال و هواي ايراني احساس متيشتود‪ ،‬گتويتي‬                 ‫صفوي است‪ .‬دن گارسيا دسيلوا فيتگتوئتروا‪ 8‬ستيتاح‬
‫هنرمند هنوز در بين جهان مثالي و واقعگرايي غربتي‬               ‫اسپانيايي در توصيف کفش مردان و زنتان در عتهتد‬
                                                              ‫صفوي در سفرنامهي ختود چتنتيتن متينتويستد‪:‬‬
  ‫درمانده است و نميتواند به درستي آنچه در فرهنت‬               ‫»کفشهاي مرد و زن‪ ،‬چرمي و به رن هاي مختتلتف‬
‫چندين هزار سالهاش رسو کرده را يک شبه پشتت‬                     ‫است‪ ،‬با جنس بسيار سخت و سفت و رويههاي کوتاه‪،‬‬
‫سر گذارد و با نگاه غربي درک درستتي از نتحتوهي‬                 ‫به طوري که همچون کفش سرپتايتي داختل متنتزل‪،‬‬
‫ايستادن و سايه پردازيها بدهد‪ .‬پاييتن پتاي جتوان‬               ‫پوشيدن و درآوردن آنها بستيتار آستان استت‪ .‬غتالتب‬
                                                              ‫کفشها نوک باريک دارند و قسمت جلوي آنها از عقب‬
  ‫درست روي سراميکهاي کف اتاق هنترمتنتد ست‬                     ‫بلندتر است‪ ،‬ميخهاي ريز بسياري به تختت آنتهتا زده‬
‫کوچکي را تصوير کرده که ذهن مخاطب را بته يتاد‬
‫آثاري مياندازد که رضا عباسي از جتوانتان فترنتگتي‬                              ‫شده است ‪(.‬فيگوئروا‪)63۷ : 6111 ،‬‬
‫حاضر در اصفهان برداشته‪ ،‬با توجه به اينکه ست در‬
‫اسلام نجس شمرده ميشود ميتوان تصور کرد جتوان‬                   ‫دستاري که جوان بر سر گذاشته از نمونه دستارهتاي‬
                                                              ‫معمول دربار صفوي است‪ ،‬که ميتوان نتمتونتههتاي‬
             ‫به تصوير درآمده گرجي يا ارمني باشد‪.‬‬

‫بوم‬

                                 ‫‪2- García de Silva Figueroa‬‬

‫‪40‬‬
   40   41   42   43   44   45   46   47   48   49   50