Page 3 - پیشگاه (2)
P. 3
مکه یماچنهیداکفوسرزودکیهزا؟یمد؟نیقسوصهزدرا؟در دل
زهرا عباسعلی
در برههای که روز به روز بر تعداد مسافران جزیرهی آب یتر افزوده میشود ،شاید ترویج
خواندن مه مترین مسئلهای نباشد که با آن مواجه هستیم؛ با این حال شايد خواندن تسکین و
مرحمیباشدبررن جهایمداومانپیشازآنکهماراازپادربیاورند.
بیشکدلایل گوناگونیما را به سمتمطالعهم یکشاند؛ ازدان شافزایی و سرگرمی گرفتهتا
نیلبهغایاتیکهخواندنپلهپلهمارابهآننزدیکمیسازد.دراینمیانمأوایکتا بهابر
همگان روشن و مبرهن است ،آنچه ما را بر آن داشت تا پیشگاه را بنا نهیم ،مهجور ماندن
مجلات در فضای راکد و مبهم کنونی است .هر دورهای گفتمان متفاوتی نسبت به پیش و
پساز خودداردکهمجلههاونشریاتم یتوانندمرجعومنبعخوبیبرایشناختفرهنگ
وهنر،آدا بورسوم،مناسبات،وضعیتاجتماعی،اقتصادیوسیاسیدورهایخاصباشند.
هی چچیز مانند مجلهها نم یتواند معرفتی نسبی به شیوه اندیشه ،اعمال ،رویدادها ،جهان
پیرامون و یا گذشته به ما بدهند و این به ما کمک میکند تا پیش از هر داوری و قضاوتی به قبل
و ما بعد ،ارزشهای خویش را بازیابیم .به قول نیچه هیچ ملتی بی ارزیابی نتواند زیست.
جدای از آن فقدان تعامل و همافزایی در فضای مطبوعات ما را به روشن کردن مشعل نخست
سوق داد تا پلی باشیم میان آنهایی که به دنبال کورسوی امیدی هستند تا آتش این مشعل
رو به خاموشی نگراید.
بیشازیکسالازایدهاولیهپیشگاهمیگذرد ،وماباتمامفرازونشیبها،سختیهاومشکلات
کار همچنان امیدواریم و برآنیم تا با مهر و همیاری یکدیگر رسالت پیشگاه را به ثمر بنشانیم .با
تمام این أحوال ناامید نیستیم ،تلاش میکنیم و امید داریم روزهای بهتری در پیش روست.
3