Page 24 - 01-96
P. 24

‫بررس ‌یها چه م ‌یگویند‬

‫سرای سالمندان یا پرستار بسپارند و به هیچ عنوان‬        ‫بررس ‌یهای جدید ما را به این امر م ‌یرساند که سن‬                 ‫خـــانــــواده‬
‫خودشــان هیچ نقشی در این زمینه نداشته باشند‪،‬‬          ‫پختگی‪ ،‬اوج دوره زندگی خانوادگی است‪ .‬متاسفانه‬
‫معمول ًا منجر به این خواهد شد که دور‌ههایی که به‬      ‫اکثر پژوه ‌شها تقریبا به ســا ‌لهای اول یا آخر این‬  ‫احتمالا خیلی کفاف این موارد را نم ‌یدهد‪ .‬مگر‬
‫عنوان دوره پایان عمر فرد سالمند محسوب م ‌یشود‪،‬‬        ‫دوره اختصــاص پیدا کــرده‪ .‬پژوه ‌شهای کمتری‬         ‫تعدادی از افراد ســالمند که از طبقات اجتماعی‬
‫دور‌های توام با افســردگی‪ ،‬ناکامی و اضطراب باشد‬       ‫یافت م ‌یشود که به مطالعه سا ‌لهای میانه زندگی‬      ‫بالاتر باشــند یا اینکه در جوانی به سختی تلاش‬
‫که خود آنهــا م ‌یتواند هم روی وضعیت روانی فرد‬        ‫علاق ‌همند باشــد‪ .‬خیلی مواقع شاهد این هستیم‬        ‫کرد ‌هاند تا اندوخت ‌های برای دوران سالمندی کنار‬
‫سالمند تأثیر بگذارد و هم اینکه تاثیرات ناخوشایندی‬     ‫کســانی که علاقه دارند این موضوع را بررسی کنند‪،‬‬     ‫بگذارندوهمینباعثم ‌یشودخیلیزودبهضعف‬
‫را در ارتباط با وضعیت سلامت داشته باشد‪ .‬سلامت‬         ‫متوجه شــدند که اگر فرزندان در کنــار خانواده‪ ،‬در‬   ‫و فرسودگی برســند‪ .‬درگیر ‌یهای ذهن ‌یای از‬
‫روان و سلامت پزشکی هر دو درهم تنیده شد‌هاند و‬         ‫کنار پدر و مادر باشند‪ ،‬والدین حداقل از نظر کیفیت‬    ‫قبیل اینکه آیا پرستار مانند فرزندم دلسوز است‪،‬‬
                                                      ‫زندگی احساس روانی بهتری خواهند داشت‪ .‬شاید‬           ‫با وجود او در خانه احساس امنیت دارم یا نه؟!‪ ،‬او‬
         ‫مثل شیر و شکر روی هم تاثیرگذار هستند‪.‬‬        ‫وجود یک پرســتار بتواند با توجه به تخصصی که‬         ‫م ‌یتواند از من به درستی مراقبت کند؟! از دیگر‬
‫شــاید اینکه ما بخواهیم که همه افراد‪ ،‬از سالمندان‬     ‫در امر مســائل بهداشــتی یا درمان‪ ،‬دارو و‪ ...‬دارد‬   ‫چال ‌شهایی است که سالمند با آن مواجه است‪.‬‬
‫خود مراقبت یا پرستاری کنند‪ ،‬اید‌هآل به نظر م ‌یرسد‬    ‫وضعیت پزشکی‪ ،‬اوضاع فرد سالمند را بهتر کند اما‬       ‫این واقعیت را هم نباید نادیده گرفت که ب ‌یمایه‬
‫و هستند عد‌های که توانایی این کار را ندارند یا به هر‬  ‫از نظر روانی‪ ،‬روحیه و مواردی از این دست‪ ،‬معمول ًا‬   ‫فطیراســت‪.‬فردیکهبهعنوانپرستارم ‌یآید‪،‬‬
‫دلیلی در کنار والدینشان نیستند و مهاجرت کرد‌هاند‬      ‫احساس چندان مناسبی نسبت به زمانی که در کنار‬         ‫برای گرفتن حقوق تلاش م ‌یکند‪ .‬احتمال اینکه‬
‫و باید از یک پرستار کمک بگیرند؛ با این وجود باید‬                                                          ‫کار را خوب انجام ندهد‪ ،‬تعلل کند یا محیط کار را‬
‫این واقعیت را پذیرفت که حضور یک پرستار صرف ًا‬                    ‫فرزندان خودش هست‪ ،‬نخواهد داشت‪.‬‬           ‫ترککند‪،‬محتملاستاگرچهاینمسالهدرمورد‬
‫از نظر نگهداری و وضعیت پزشکی م ‌یتواند مطلوب‬          ‫به عبارت دیگر در صورتی که فرزندان توانایی نداشته‬
‫و مثمرثمر باشد و از نظر مسائل روانی و روانشناسی‬       ‫باشــند یا مشــکلات عدید‌های روب ‌هرو باشند و نیاز‬    ‫همهپرستارهاصدقنم ‌یکند‪،‬اماحقیقتاست‪.‬‬
‫و مســائل عاطفی به هیچ عنوان آن تاثیر مثبت را‬         ‫باشد که از یک پرستار برای نگهداری از سالمند خود‬     ‫بسیاری از افراد مسن خود را به عنوان بازماندگان‬
                                                      ‫اســتفاده کنند‪ ،‬توصیه اکید ما این است که تلاش‬       ‫و افتخارات خانواده م ‌یبینند‪ .‬آنها فکر م ‌یکنند‬
                                     ‫نخواهد داشت‪.‬‬     ‫کنند در حد امکان خودشان نیز در آنجا حضور داشته‬      ‫زما ‌نهایخوبومشــکلاتبدیراپشــتسر‬
‫به عبارت دیگر‪ :‬فرزند کسی نم ‌یکند فرزندی‪ /‬گر طوق‬      ‫باشند‪ ،‬رفت و آمد کنند‪ ،‬اینکه صرفا بخواهند فقط به‬    ‫گذاشــت ‌هاندوبرآنهاغلبهکرد ‌هاند‪.‬حالاوقتیبه‬
                                                                                                          ‫جای فرزند‌‪ ،‬پرســتار در کنارش حضور دارد‪ ،‬به‬
                              ‫طلا به گردنش بربندی‬                                                         ‫این فکر م ‌یکند ثمره یک عمــر زندگی من چه‬
                                                                                                          ‫شــد! این همه تلاش کردم و یکی از ثمرات آن که‬
    ‫دلخواهدکرد‪،‬ولییکفردغریبهنم ‌یتواند‬                ‫روش خودش را درخصوص چگونگی تربیت فرزند‬               ‫فرزندانم اســت‪ ،‬حالا توجهی به من ندارند‪ .‬حتی‬
 ‫آ ‌نطور که باید مثل فرزند احساسات او را درک‬          ‫زیر سوال م ‌یبرد‪ .‬همه اینها فشارهای روانی را به‬
‫کند و باعث ایجاد اعتمــاد‪ ،‬گوش دادن‪ ،‬همدلی‬            ‫سالمند تحمیل م ‌یکند و آستانه تحم ‌لپذیری و‬
‫و اعتبار دادن به احساســات او شود‪ .‬مگر اینکه‬          ‫ســامت روان آنها را کاهش م ‌یدهد‪ .‬فرد مسن‪،‬‬
‫آموز ‌شهاییدراینزمینهببینند‪.‬احتمالاهمیشه‬              ‫نیازمندهمدلیوه ‌مصحبتیاست‪،‬وقتیفرزندی‬
‫همچشمبهراهاستکهفرزندانشراببیندودیدار‬                  ‫نباشد‪ ،‬پرستار را جایگزین این ه ‌منشینی خواهد‬
                                                      ‫کرد‪ .‬از گذشــته خواهد گفت و درباره امروز درد و‬
       ‫آنهاحسمثبتیرابرایشبهارمغانبیاورد‪.‬‬

                                                                                                                                                            ‫‪ Salamaneh Oct & Nov 2019‬سلامانه مهر و آبان ‪1398‬‬
   19   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29