Page 4 - جریان‌شناسی لیبرالیسم اسلامی
P. 4

‫جریان لیبرالیســـم اســلامی‬

‫‪2‬‬
       ‫بپردازیـم‪ ،‬در جـزوه ی شـماره ی دو مـا بـه جریـان شناسـی لیبرالیسـم اسـامی خواهیـم پرداخـت کـه‬
       ‫علیرغـم قبـول مبانـی اسـامی معتقـد بـه مبانـی غربـی نیـز هسـتند‪ ،‬ایـن موضـوع باعـث شـده اسـت‬
       ‫تـا در بسـیاری از مـوارد از موضعگیـری هـای انقلابـی خـود داری کـرده و بـا طـرح مباحـث توسـعه ی‬
       ‫غربـی تـا حـد بسـیار زیـادی انقـاب را تمـام شـده و اهـداف آن را دسـت نیافتنـی بداننـد‪ .‬بـازرگان بـه‬
       ‫عنـوان نمـاد یـک دولـت لیبـرال اسـامی در تاریـخ انقـاب اسـامی مطـرح مـی شـود هـر چنـد او‬
       ‫خـود را بـه نوعـی وام دار تفکـرات مصـدق بـر مـی شـمارد امـا پـس از آن هـر کـدام از جریـان هـای‬
       ‫روشـن فکـری درون نظـام جمهـوری اسـامی کـه سـعی در تعریـف اسـام بـا مبانـی غربـی دارنـد‬
                                          ‫خـود را بـه نوعـی وام دار جریـان بـازرگان بـر مـی شـمارند‪.‬‬
       ‫بـه بیـان دیگـر ليبراليسـم اسـامي ‪ ،‬اصطلاحـي اسـت كـه برخـي از روشـنفكران بـه اصطـاح دينـي‬
       ‫بـا هـدف آشـتي برقـرار نمـودن ميـان ديـن و تمـدن غربـي مطـرح نمـود و از آن سـخن بـه ميـان مـي‬
       ‫آورنـد ‪ .‬ايـن دسـته از روشـنفكران كـه از كيسـو دغدغـه دينـي داشـته و از سـوي ديگـر تحـت تأثيـر‬
       ‫فرهنـگ و تمـدن غـرب قـرار دارنـد و بـه نوعـي شـيفته تمـدن و تفكـر غربـي هسـتند ‪ ،‬بـه منظـور‬
       ‫برقـراري تعامـل ميـان ديـن و آمـوزه هـاي جديـد تفكـر غـرب و نشـان دادن ‪ ،‬عـدم تعـارض ديـن‬
       ‫بـا تمـدن جديـد ؛ روكيـردي را دنبـال كردنـد كـه در آن ‪ ،‬مبانـي تفكـر غربـي بـه نوعـي در فرهنـگ‬
       ‫دينـي مـا بازسـازي شـود و اصطـاح ليبراليسـم اسـامي زاييـده چنيـن تفكـري اسـت ‪ .‬از روشـنفكراني‬
       ‫كـه نماينـده تفكـر ليبراليسـم اسـامي در كشـور مـا هسـتند مـي تـوان از مهنـدس مهـدي بـازرگان ‪،‬‬
       ‫حسـين بشـيريه ‪ ،‬هاشـم آقاجـري ‪ ،‬سـيد جـواد طباطبايـي و مصطفـي مليكـان نـام بـرد ‪ .‬لـذا مـا سـعی‬
       ‫خواهیـم کـرد تـا بـه شـکل نوینـی بـه مبانـی فکـری‪ ،‬نقـش ایـن جریـان در بزنـگاه هـای انقـاب و‬
                                              ‫دلایـل چالـش هـای پیـش روی ایـن جریـان بپردازیـم‪.‬‬
                                                           ‫‪ -۱‬مبانی لیبرالیسم اسلامی‬

       ‫بعـد از پیـروزی انقـاب اولیـن و مهمتریـن مسـأله در ایـن حـوزه تعییـن نـوع نظـام سیاسـی در کشـور‬
       ‫بــود کــه دیدگاههــای مختلفــی دربــارۀ آن وجــود داشــت‪ .‬ایــن نگر ‌شهــا در ما‌ههــای اســفند ‪ 57‬و‬
       ‫فروردیـن ‪ 58‬در روزنامـه هـا و نشـریات آن دوران دربـارۀ تعییـن حکومـت آینـده ایـران منعکـس شـده‬
       ‫اسـت‪ .‬اصـول ًا در قبـل از پیـروزی بـه دلیـل تحـت الشـعاع قـرار گرفتـن همـه امـور بـا مبـارزه علیـه‬
       ‫رژیـم سـابق‪ ،‬کمتـر سـخنی در مـورد نحـوۀ نـوع نظـام سیاسـی توسـط گرو‌ههـای سیاسـی مطـرح‬
       ‫مـی شـد‪ ،‬شـاید فقـدان چشـم انـداز سـریع پیـروزی عـدم ضـرورت پرداختـن بـه ایـن بحـث را موجـب‬
       ‫مـی شـد‪ .‬امـا بـه هرحـال یکـی از قدیمـی تریـن شـعارهای ایـام انقـاب شـعار درخواسـت برپایـی‬
       ‫حکومـت اسـامی بـود ولـی اینکـه قالـب اجرایـی ایـن حکومـت چگونـه باشـد‪ ،‬کمتـر مـورد بحـث قرار‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9