Page 7 - جریانشناسی لیبرالیسم اسلامی
P. 7
جریان لیبرالیســـم اســلامی 5
ایـن نظـر کـه مـردم بـه طـور کلـی تابـع حکومـت خودکامـه نیسـتند ،بلکـه در زندگـی خصوصـی
شـان مـورد حمایـت قانـون قـرار م یگیرنـد و در امـور عمومـی بتواننـد قـوه مجـرب حکومـت را از
طریـق یـک هیئـت قانونگـذاری کـه آزادانـه انتخـاب شـده باشـند کنتـرل کننـد .لیبرالیسـم در زمینـه
نظریـه نـاب متمایـل بـه پیـروی از جـان لاک فیلسـوف انگلیسـی بـوده اسـت کـه بـه وضعیـت طبیعی
و قانـون طبیعـت اعتقـاد داشـت .بـر ایـن اسـاس ایـن نظـر تصدیـق م یشـد کـه هیچکـس نبایـد بـه
سـامتی ،زندگـی و امـوال دیگـران آسـیبی برسـاند.9
لیبرالیسـم بـه مثابـه اندیشـه سیاسـی مدرنیتـه دارای پایـه و مایـه ای اسـت کـه آزادی ،بخـش مقـوم
آن اسـت .جایـگاه کانونـی آزادی و آزادی خواهـی در منظومـه فکـری لیبرالیسـم و مدرســه فکـری
لیبــرال هــا مــا را بــر آن داشــت تــا بســتر لیبرالیســم را در «آزادی» توضیــح دهیــم .در ابتــدا ایــن
«تومـاس هابـز» و «جـان لاک» بودنـد کـه بـا پـردازش مفاهیمـی نظیـر حقـوق طبیعـی و قـرارداد
اجتماعـی گامـی نخسـتین را در پایـه گـذاری اندیشـه کلاسـیک لیبرالیسـم برداشـتند .پس از آنهـا «آدام
اسـمیت» بـا طـرح مضامیـن معطـوف بـه اقتصـاد بـازار آزاد ،نقـش اساسـی در تبییـن مکتـب فکـری
لیبـرال ایفـا کـرد .نقشـی کـه بعدهـا «جـان اسـتوارت میـل» بـا طـرح عقلانیـت فایـده طلبانـه بـر
عهـده گرفـت و سـپس در قـرن بیسـتم بـا بسـط مفهـوم نظـم خودانگیختـه توسـط «فـون هایـک»
بـر دوش متفکـر اتریشـی افتـاد .در ایـن میـان بدیهـی اسـت از نـام هایـی نظیـر «دیویـد هیـوم»،
«جرمـی بنتـام»« ،الکسـی دوتوکویـل»« ،هربـرت اسپنسـر» و «جـان رالـز» در تحدیـد حـدود تفکـر
لیبرالیسـم و وجـه تمایـز آن بـا دیگـر ایدئولـوژی هـا نمـی تـوان گذشـت .امـا عـاوه بـر اندیشـه
لیبرالیســم ،کنــش لیبــرال هــا و ســعی و جهــد آنهــا بــرای ایسـتادگی در برابــر اشــرافیت ،مالکیــت
فئودالــی ،اســتبداد سیاســی ،نظــام انحصارطلــب قــرون وســطایی و موانــع ســنتی و مبــارزه بــرای
پیشـبرد فکـر آزادی خواهـی نیـز اهمیـت وافـری دارد .اهمیتـی کـه مـی تـوان آن را در بطـن و متـن
تاریـخ اندیشـه ردیابـی کـرد .البتـه متفکـران لیبرالـی نظیـر «ایزایـا برلیـن» و «کارل پوپـر» نیـز بـا
روایـت تاریـخ اندیشـه سیاسـی ،فلاسـفه آزادی خـواه را از فیلسـوفان مخالـف آزادی منفـک کردنـد.10
هرچنـد لیبرالیسـم بـه عنـوان جهـان بینـی مدرنیتـه سیاسـی ،در قـرن نوزدهـم بـا نقـاد بـی رحمـی
نظیـر مارکسیسـم بـه مثابـه یکـی از مواریـث عصـر روشـنگری مواجـه شـد ،امـا پـس از فروپاشـی
بلـوک شـرق بــه عنــوان جایــگاه بــه منصـه ظهــور رســیدن مارکسیسـم سیاسـی ،مکتــب فکـری
لیبرالیسـم در نظـر و عمـل بـه مثابـه یگانـه اندیشـه سیاسـی مدرنتیـه بـه مسـیر خـود ادامـه داد و
نظریـه پردازانـی نظیـر «فرانسـیس فوکویامـا» را بـر آن داشـت تـا لیبـرال دموکراسـی را پایـان تاریـخ
فرهنگ علوم اجتماعی ،جولیوس گولد ،مترجم ،پرهام باقری ،تهران ،نشر مازیار ،ص9 10
اندیشه های سیاسی در قرن بیستم .حاتم قادری .انتشارات سمت10 35 .1379 .