Page 10 - جریان‌شناسی لیبرالیسم اسلامی
P. 10

‫جریان لیبرالیســـم اســلامی‬

‫‪8‬‬
       ‫احتــرام بــه فــرد و فردیــت یکــی از اصــول مهــم لیبرالیســم اســت کــه آرمان‌هایــی چــون آزادی‬
       ‫سـخن‪ ،‬آزادی مالکیـت خصوصـی‪ ،‬آزادی دیـن و بالاخـره بـازار آزاد را بـه همـراه دارد؛ و بالاخـره نکتـه‬
       ‫چهـارم کـه مهمتریـن اصـل لیبرالیسـم کلاسـیک و شـیوۀ نگـرش آن بـه دولـت مـدرن اسـت و در‬
       ‫نقـد قدرت‌هـای خودسـرانه و محـدود کـردن حاکمیـت خلاصـه می‌شـود‪ .‬فرامـوش نکنیـم کـه نقـد‬
       ‫بنجامـن کنسـتان از دموکراسـی آتنـی و از قـرارداد اجتماعـی روسـو بـه منزلـه تجلـی مـدرن آن در‬
       ‫ایـن فکـر خلاصـه م ‌یشـود کـه لیبرالیسـم نـگاه خـود را از حضـور دائمـی در گسـتره همگانـی بـه‬
                                          ‫آزادی‌هـای فـردی در عرصـه خصوصـی معطـوف مـ ‌یدارد‪.‬‬
       ‫طبیعـی اسـت کـه بـا چنیـن نگرشـی لیبرالیسـم خـود را مدافـع دموکراسـی بـا میانجـی و مخالـف‬
       ‫هرگونـه دموکراسـی مشـارکتی و یـا دخالـت بیـش ازانـدازۀ دولـت در امـور خصوصـی افـراد م ‌یدانـد‪.‬‬
       ‫البتــه م ‌یتــوان دولتمــردی لیبــرال بــود و بــه حقــوق اجتماعــی مــردم نیــز توجــه داشــت‪ .‬ازایــن رو‬
       ‫لیبـرال بـودن الزامـ ًا بـه معنـی تبعیـض قائـل شـدن و زیـر پـا گذاشـتن یکایـک حقـوق مدنـی افـراد‬
       ‫جامعـه نیسـت‪ .‬شـاید بـه همیـن دلیـل در سیاسـت آمریـکای شـمالی میـان لیبرالیسـم و محافظـه‌کاری‬
                                                                   ‫تفاوتـی اساسـی برقـرار اسـت‪.‬‬
       ‫لیبرالیسـم در آمریـکا یـا کانـادا را نوعـی «لیبرالیسـم اجتماعـی» نیـز می‌نامنـد کـه بـا آرما ‌نهایـی‬
       ‫مترقـی مثـل ‪ New Deal‬فرانکلیـن روزولـت یـا حـق رأی بـرای سـیاهان آمریـکا در دوران جـان اف‬
       ‫کنـدی همـراه اسـت‪ .‬جـان اف کنـدی در پاسـخ بـه ایـن پرسـش کـه «لیبـرال کیسـت؟» می‌گویـد‪:‬‬
       ‫«لیبـرال کسـی اسـت کـه بـه پیـش رو و نـه بـه پشـت سـرخود نـگاه می‌کنـد‪ .‬او کسـی اسـت کـه از‬
                              ‫اید‌ههــای جدیــد بــدون واکن ‌شهــای ســفت وســخت اســتقبال می‌کنــد»‪.‬‬
       ‫او کسـی اسـت کـه در مـورد رفـاه مـردم‪ ،‬سـامت آنهـا‪ ،‬مسـکن آنهـا‪ ،‬تحصیـات آنهـا‪ ،‬کار آنهـا‪،‬‬
       ‫حقـوق و آزاد ‌یهـای مدنـی آنهـا دلسـوز اسـت‪ .‬او کسـی اسـت کـه معتقـد اسـت م ‌یتوانیـم فراسـوی‬
       ‫بن‌بسـ ‌تها و سـوءظ ‌نهایی کـه بـر سیاسـ ‌تهایمان در خـارج از آمریـکا چنـگ انداختـه اسـت قـدم‬
          ‫برداریـم‪ .‬اگـر ایـن معنـی «لیبـرال» بـودن اسـت پـس مـن افتخـار م ‌یکنـم کـه لیبـرال هسـتم‪.‬‬
       ‫ایـن گفتـۀ کنـدی معـرف اصـول لیبرالیسـم آمریکایـی اسـت کـه انقـاب آمریـکا و اعلامیـۀ اسـتقلال‬
       ‫آنهــا را پایــه و اســاس قــرار م ‌یدهــد‪ .‬درحالیکــه لیبرالیســم فرانســوی بــر مبنــای آرمان‌هــای‬
       ‫جمهور ‌یخواهــی انقــاب فرانســه قرارگرفتــه اســت‪ .‬در یــک کلمــه‪ ،‬لیبرالیســم آمریکایــی خــود را‬
       ‫دنبالــه‌رو آرمان‌هایــی چــون آزادی فــردی و برابــری سیاســی و اصــل نمایندگــی م ‌یدانــد درحالیکــه‬
       ‫لیبرالیســم فرانســوی بــر مفهــوم اراده مردمــی‪ ،‬جامعــه سیاســی و حقــوق اقتصــادی مــردم تأکیــد‬
                                                                                 ‫بیشــتری دارد‪.‬‬
   5   6   7   8   9   10   11   12   13   14   15