Page 11 - جریان‌شناسی لیبرالیسم اسلامی
P. 11

‫جریان لیبرالیســـم اســلامی‬                        ‫‪9‬‬

‫بهتریـن گـواه تاریخـی و نمونـۀ سیاسـی لیبرالیسـم فرانسـوی قـرن نوزدهـم شـخصی چـون فرانسـوا‬
‫گیـزو (‪ )Guizot‬اسـت کـه همچـون هم‌عصـر خـود الکسـی دو تکویـل برابـری شـرایط را محـور‬
‫اصلـی تاریـخ جدیـد اروپـا بررسـی م ‌یکنـد‪ .‬ولـی لیبرالیسـم گیـزو همچنیـن بـه ایـن اصـل توجـه‬
‫دارد کـه «قـدرت هیـچ اسـراری بـرای جامعـه نـدارد‪ ،‬زیـرا جامعـه هـم دیگـر هیـچ معمایـی بـرای‬

                                                                        ‫قـدرت نـدارد‪».‬‬
‫بنابرایـن آنجـا کـه لیبرالیسـم آمریکایـی از فاصلـه میـان آزاد ‌یهـای فـردی و نقـش دولـت سـخن‬
‫می‌گویــد‪ ،‬به‌عکــس لیبرالیســم فرانســوی م ‌یکوشــد تــا گســترۀ خصوصــی و گســترۀ عمومــی را‬
‫یکـی کنـد‪ .‬ازاینـرو‪ ،‬لیبرالیسـم فرانسـوی بسـط و توسـعه هـر چـه بیشـتر آزاد ‌یهـای فـردی را در‬
‫سـاح ‌تهای سیاسـی و اجتماعـی و فرهنگـی می‌بینـد کـه دولـت بـه منزلـه اراده مردمـی و حاکمیـت‬
‫ملــی نقــش موثــری در اداره آن ایفــا م ‌یکنــد‪ .‬بناتریــن از دیــدگاه لیبــرال هــای فرانســوی رهایــی‬
‫بی‌قیـد وشـرط اقتصـادی و سیاسـی از دولتـی کـه خـود را جمهوری‌خـواه و نماینـده مـردم م ‌یدانـد‬

                                                                        ‫معنایـی نـدارد‪.‬‬
‫بـا ایـن اوصـاف شـاید بتـوان گفـت کـه ورود لیبرالیسـم بــه ایــران ازلحـاظ تفکـر و خـط مشـی‬
‫سیاســی تــا حــد زیــادی تحــت تأثیــر مســتقیم لیبرالیســم فرانســوی و اعتقــاد آن بــه آزاد ‌یهــای‬
‫دموکراتیـک و کسـب وکار آزاد همیشـه بـا نی ‌منگاهـی بـه نقـش مؤثـر دولـت و کارگـزاران آن همـراه‬

                                                                          ‫بـوده اسـت‪.‬‬
                                                    ‫‪ -2-2‬لیبرالیسم در جهان اسلام‬

‫ورود لیبرالیسـم بـه جهـان اسـام‪ ،‬از دوران حکومـت عثمانـی آغـاز شـد‪ .‬مصـر اولیـن سـرزمین در‬
‫جهـان اسـام بـود کـه ایـن مـرام و مسـلک در آن رسـوخ کـرده اسـت‪ .‬محمـد علـی پاشـا در سـال‬
‫‪ 1789‬از طـرف سـلطان عثمانـی مامـور اخـراج فرانسـه از مصـر شـد‪ .‬وی پـس از اسـتقلال مصـر‬
‫حکومـت سلسـله خویویـان را در آن کشـور بنیـان نهـاد‪ .‬قبـل از بـه حکومـت رسـیدن محمـد علـی‬
‫نظریـه پـر نفـوذی در در مصـر رایـج بـود مبنـی بـر اینکـه عامـل عقـب ماندگـی و فرودسـتی مصـر‪،‬‬
‫فقـدان نیـروی نظامـی پیشـرفته و مجهـز اسـت بـر اسـاس ایـن نظریـه مطمئـن تریـن راه بـرای‬
‫جبـران عقـب ماندگـی و تجـدد حیـات ملـی‪ ،‬ایجـاد ارتشـی قـوی و سـازمان یافتـه بـود‪ .‬در اجـرای‬
‫ایـن نظریـه‪ ،‬یـک رشـته اصلاحـات اساسـ ًا در ارتـش انجـام شـد تـا ارتشـیان بـا علـوم و فنـون‬
‫سـاحهای اروپایـی آشـنا شـوند‪ .‬در حکومـت محمـد علـی‪ ،‬بازسـازی هـا فراتـر از ارتـش رفـت و‬
‫تمـام سـاختار اجتماعـی و سیاسـی مصـر را در بـر گرفـت‪ .‬دیدگاهـی کـه مبنـای ایـن تحـولات شـد‪،‬‬
‫ریشـه در تفکـر و فرهنـگ غربـی دارد و بـر دو اصـل لیبرالیسـم و ناسیونالیسـم اسـتوار بـود‪ .‬برنامـه‬
   6   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16