Page 39 - pacu1
P. 39
39 میگفتن سجی ویروس .مورد داشتیم پس ما هم فیزیک بزنیم براش اخه میگن
مسوا کش تو قابلمه رفیقش بوده!. ریاضیوفیزیکمکملهمن
وقتی در رو باز جایی نبوده که اثری از اون رو نبینینن.
کردنسجی خیلی یک کم در مورد عشقش هم بگم؛ صداییاز دورمیگفتدر روباز کنین!!
شا کی بود و رگای صغری .اولین بار توی بیمارستان -عجب استدلالی....به به ...ولی
گردنش مثل دیدش؛ تخت کناریش بود؛ درست روزی
خروسی که به پرای که به دنیا اومده بود! دوتاشون تو یه روز خودش شیمی دوست داره زن
گردنش باد میده، به دنیا اومده بودن ...بعد اون هم هیچ ( بره مواد بپزه؟؟ -Breaking Badعه
باد کرده بود. وقت ندیدش ...غم گم کردن ضغری عه...یه کم فکر کن مرد...میخوای مثل
باعث شده بود مدت زیادی سینگل اون سریاله...چی بود اسمش؟...آها
به این موجود بمونه....همه چی پر....دیگه حتی بعد
دوپا توی خوابگاه از اون لوح تقدیراشم به هیچ دختری بریدی مد )
میگفتنسجی -باریک الله
ویروس .مورد نشون نداد. -حالا اون چند تا شیمی رو هم تو
داشتیممسوا کش هفته اول کارش مثل اینکه چشماش مناطق یتیم ول می دیم که ا گر هم به
تو قابلمه رفیقش خوب نمی دید...به یکی از همکارا سلام اونجا رسید خودش نره....
بوده !.جایی نبوده کرد ولی خب محل سگ هم نذاشت. این دفعه صدا بلند تر شد« :در رو باز
که اثری از اون رو با خودش گفت عجب کیس موجهی!
نبینینن. وقتی به مامانش گفت ،سوزان خانوم کنین!!
با یه سلطه گری خاصی گفت« :چه وقتی در رو باز کردن سجی خیلی شا کی
فصل نامه پاکو حرفا...مگه همین دختر شهلا خانوم بود و رگای گردنش مثل خروسی که به
شماره 1 چشه؟ از هر 20تا انگشتش هزار تا هنر
پرای گردنش باد میده ،باد کرده بود.
بهار 1399 میباره»... مامانش که صحنه رو دید-یه چادر
خب البته اون حق انتخاب داشت. دور کمرش بسته بود -تند تند رفت
یعنی حق داشت جلوی مامانش طرفش با قدم های کوتاه و تیز...
سکوت کنه وگرنه روز دادگاه علیهش سجی هم هر چی مامانش میومد جلو،
استفاده میشد....ببخشید یه لحظه فاز دو برابر م یرفت عقب .یهو انگشتشو
به فاز شدیم! در غیر این صورت وقتی مثل یه چاقو گذاشت زیر گلوی سجی
به مشکل میخورد؛ مامانش میگفت: و ابروهاشو از انگشتش تیزتر کرد...
«دیدی گفتم...حالا خودت میدونی و خلاصه که حساب کار رو دستش دادن!
همیشه میگفت« :وقتی مامانم چادرشو
خودت!!» دور کمرش میبنده اصلا شوخی بردار
نیست!»
به این موجود دوپا توی خوابگاه