Page 7 - بررسی تاثیرات تداخل واژه‌های عربی بر یادگیری فارسی‌آموزان عربی‌زبان
P. 7

‫‪/24‬بررسی تأثیرات تداخل واژههای عربی بر یادگیری فارسیآموزان عربیزبان‪ /‬لیلا گلپور‪ /‬صص‪29-91 :‬‬

                                                ‫‪ .1 .2‬دلایل تأثیر زبان عربی بر زبان فارسی‬
‫آمیختگی دو زبان از ویژگیهای متمایز ارتباط زبان فارسی با زبان عربی است‪ .‬ورود اسلام به ایران‪ ،‬نوع عمیقی‬
‫از ارتباط را بین دو زبان فارسی و عربی ایجاد نموده است؛ ارتباطی که منجر به تأثیرگذاری بین آن دو‪ ،‬به ویژه‬
‫از جنبهی تحول معنایی واژهها گردید؛ بدین معنا که وامواژههای بسیاری بین دو زبان مبادله شده که سهم‬
‫واژههای عربی در فارسی به مراتب بیشتر و قابل توجهتر است‪ .‬زبان عربی‪ ،‬زبان دین‪ ،‬فرهنگ و تمدن اسلامی‬
‫است که در طول هزار و چهارصد سال به تدریج با زبان و ادبیات فارسی آمیخته شده است‪ .‬این ارتباط و پیوند‬
‫بین ایرانیها و عربها در برخی دورهها‪ ،‬به صورت متوالی و در برخی دورهها‪ ،‬به صورت منقطع ادامه یافته‬
‫است‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬گاه این ارتباط برای مدتی متوقف یا کمرنگ میشد‪ ،‬ولی به دلایل گوناگون مانند دلایل‬
‫تاریخی (نزول قرآن‪ ،‬ظهور دین اسلام‪ ،‬نبردها و حملههای پیدرپی عربها)‪ ،‬دلایل اجتماعی و مهاجرت‪،‬‬

                                          ‫وامگیری دوباره شکل میگرفت )‪.( Sadeghi, 2012,p.61‬‬

                           ‫‪ .2 .2‬انواع تحولات معنایی واژههای عربی دخیل در زبان فارسی‬
‫دستورنویسان و علمای بلاغت‪ ،‬از روزگار ارسطو تلاش کردهاند تا دگرگونیهای معنا را تا حدودی به نظم و‬
‫قانون درآورند‪ .‬اما تمام تلاش آنها در قرنهای طولانی‪ ،‬منحصر به تقسیمبندی انواع مجاز به دلایل شناختی‬
‫یا سبکشناختی گشت )‪ .(Mokhtar Omar, 2007, p.194‬زبانشناسان معتقدند که نوآوریهای معنایی‬
‫شامل واژههای از پیش موجودی میشد که در معنایی تازه به کار میرفتند‪ .‬معمول ًا طبقهبندیهای انواع تحول‪،‬‬
‫قدمتی طولانی دارند که به سنت بلاغی بازمیگردد‪ .‬تغییرات معنای صریح‪ ،‬شامل چهار تغییر کلاسیک و عمده‬
‫میشود که عبارتاند از ‪ )8‬تخصیص معنایی؛ ‪ )1‬گسترش معنایی؛ ‪ )9‬مجاز؛ ‪ )0‬استعاره‬

                                                                        ‫)‪.(Geertes, 2014, p.81‬‬
‫وامواژههای عربی که در فارسی به همان معنای وضع شدهی عربی به کار میرود‪ ،‬فراوان است‪ .‬این کلمات‬
‫در عربی و فارسی به یک مصداق یا مدلول دلالت دارد که انتظار میرود به دلیل نداشتن آن مفهوم در زبان‬
‫عربی‪ ،‬وارد زبان فارسی شده است‪ .‬ولی در برخی موارد حتی وجود معادل فارسی‪ ،‬مانع ورود واژههای عربی‬
‫نشده است‪ .‬بهعنوان مثال وجود کلمهی «دل» مانع از قرضگیری واژهی «قلب» نشده است‪ .‬گاه کلمهای از‬
‫آغاز راه یافتن از زبان عربی به فارسی‪ ،‬تنها بخشی از حوزهی معنایی زبان مبدأ را با خود به زبان مقصد آورده‬
‫است‪ .‬به عبارت دیگر واژهای در عربی دارای دو یا چند معنای متفاوت است که تنها یکی از آن حوزههای معنایی‬
‫به فارسی راه یافته است‪ .‬واژههای دخیل عربی در زبان فارسی در اغلب موارد در همان مقولهی دستوری به کار‬
‫میرود‪ .‬به بیان دیگر اگر واژهای در زبان عربی در گروه اسمها قرار میگیرد‪ ،‬بعد از ورود به زبان فارسی و تغییر‬
‫معنایی همچنان مقولهی دستوری آن ثابت میماند‪ ،‬مگر در مواردی خاص که ممکن است مقولهی دستوری‬
   2   3   4   5   6   7   8   9   10   11   12