Page 3 - نگرش فارسیآموزان درباره نقش متون ادبی در آموزش زبانفارسی به غیرفارسیزبانان
P. 3
12زبانشناسی اجتماعی ،دورۀ سوم (سری جدید) ،شمارۀ ،3پیاپی ،11تابستان 1399
مسئلۀ پژوهش مقدمه
بهگفتۀ هیلی ،)178 :2004( 2باور عمومی براین است که کـه در دهههای اخیر ،دستاوردهای دانش زبانشناسـی اجتمـاعی
ادبیات جایگاهی درآموزش زبان ندارد .مدرسان و برنامهریزان بیش از پیش به کمک مطالعات زبان آمده اسـت .زبـان جـزو
درسی آموزش زبان چنین مطرح میکنند که متون ادبی برای مهمتـرین ابزارهـای اجتمـاعی و فرهنگـی بـرای برقـراری
فارسیآموزان دشوار است؛ بهسختی میتوانند درکشان کننـد؛ ارتباطات اجتماعی ،توسعۀ تعاملات متقابل و فرهنـگپـذیری
با اهدافشان نامرتبط هستند .درک شعری از خاقـانی شـروانی به شمار میآید .زبان ،دیگر بـه یـک جامعـۀ گفتـاری خـاص
شاید بـرای فارسـیآمـوزان چنـدان آسـان نباشـد؛ واژههـا و تعلق ندارد .پدیدۀ جهانی شدن همراه با گسترش رسانههـای
ساختارهای دستوری این متـون غالبـ ًا بسـیار پیچیـده تلقـی گروهی و فناوریهای نوین باعث شـده اسـت کـه آیـینهـا،
میشـوند؛ حتـی ممکـن اسـت آمـوزش زبـان فارسـی را بـا باورها ،نگرشها ،هنجارها و فرهنگها در یک جامعـۀ زبـانی
سـرخوردگی و ناامیـدی رهـا کننـد .واژگـان و سـاختارهای
باقی نمانند و به جوامع دیگر جریان یابند.
دستوری این متون غالباً بسیار پیچیده تلقی میشوند. به هنگام یادگیری زبان ،زبانآموزان دربارۀ زبان ،فرهنگ
یکــی دیگــر از مشــکلات اســتفاده از متــون ادبــی در و ارزشهای اجتماعی جامعۀ مقصد باتو ّجـه بـه دیـدگاههـای
کلاسهای زبان دوم به فرهنگ ارتباط مییابد .عمومـ ًا درک خانواده ،جامعه ،دوستان و مع ّلم خود تصمیمگیری میکننـد و
درسـت ارجاعـات فرهنگـی خـودی بـه طـور کامـل بـرای درصورت رسیدن به نتایج مثبت ،نگرش آنان تغییر میکنـد و
غیرخودیها و ناآشنایان دشوار اسـت .معنـای پنهـان 3یـا آن انگیزۀ آنان در یادگیری زبان نیز فزونی مییابد( .ضیاحسینی،
بخش از معنای واژهها و جملاتی کـه بـه بافـت غیرزبـانی و :1385الف )12نگرشها جنبۀ مهمّـی از زنـدگی عـاطفی و
جنبــههای عــاطفی و فرهنگــی مربــوط اســت ،میتواننــد احساسی انسانها را تشکیلمیدهند و بـر زنـدگی اجتمـاعی
مشکلاتی ایجاد کنند .فهم یک زبان علاوه بـر تـوانشهـای آنان تأثیرگذارند .قضاوتهاییکه انسانها نسبت به اندیشهها
دستوری ،شناخت واجها و واژهها ،نیازمند درک ویژگـیهـای یا افراد دیگر دارند ،از احساسشان نسـبت بـهآن اندیشـههـا و
فرهنگی آن زبان است؛ زیرا هـر فرهنگـی هنجارهـای ویـژۀ افراد سرچشـمه مـیگیـرد .بـرای درک رفتارهـای اجتمـاعی
خود را دارد و این هنجارها از یک فرهنگ به فرهنـگ دیگـر انسانها ،مطالعۀ نگرشهای آنان ضروری است و آگاه بـودن
از آنها ،میتواند در پیشبینی رفتارشان و شیوۀ برخوردشان بـا
متفاوت و حتی گاهی متضاد است( .اعلمی)177 :2011 ،4 سـایر اشـخاص و پدیـدههـا مـؤثّر افتـد؛ چـون نگـرشهـا
مسئله این است که این موضـوع در میـان آموزشـکاوان تعیینکنندۀ رفتارها هستند و میتوان با تغییر نگرش انسانها،
زبان فارسی چالشی برانگیخته است .آیا از ادبیات میتوان در
آموزش زبان بهره گرفت؟ آیا میتوانـد نیرویـی انگیزاننـده در رفتارهای آنان را نیز تغییر داد (کریمی.)224-223 :1390 ،
فارسیآموزان برای یادگیری فارسی به عنوان زبان دوم باشد؟ از دیدگاه لازار ،)2 :1380( 1اگر زبـان را گـوهر فرهنـگ و
این مسئله هیچگاه سبب نشده است تا بـهطـور جـدّی ،یـک آموختن زبانی دیگـر را مسـتلزم آشـنایی بـا عناصـر فرهنگـی
نظرسنجی متقن و همهجانبه در ایـن زمینـه صـورت بگیـرد. گویشـوران آن بـدانیم ،ضـرورت بهـرهگیـری از متـون ادبـی
درواقع ،دیدگاه فارسیآموزان خارجی مشـغول بـهتحصـیل در درآموزش زبان ،آشکارتر خواهد شد؛ چراکه عقاید و سنن ،آداب
مراکز آموزش زبـان فارسـی در ایـن مـورد بـرای معلّمـان و و رسوم ،آرزوها و دغدغهها و حساس ّیتهای هرم ّلتی ،درادب ّیـات
آن ،بازتاب مـییابـد .ادب ّیـات هنـری اسـت در حیطـۀ زبـان و
مد ّرسان این مراکز مش ّخص نیست. میتوان آن را کوششی برای شناخت انسان ،زبان و فرهنـگ او
دانست .علاوه بر آن ،لازار اعتقـاد دارد کـه بیـان تجربـههـای
اهمیت و ضرورت پژوهش انسان در قالب روایت و داستان ،به طـور فطـری روح آدمـی را
شیفته و مفتـون خـود میسـازد و ناخودآگـاه شـوق شـنیدن و
آگاهی از نگرش فارسیآموزان در مورد تأثیر متـون ادبـی ،در
یادگیری زبان ،حائز اهمیّت بسیاراست؛ شایان ذکر اسـت کـه خواندن به زبان بیگانه را در وی برمیانگیزد( .همان)
انجام پژوهشی جامع در بـهکـارگیری متـون ادبـی یـا عـدم
2. Healy 1. Lazar
3. connotation
4. Alemi