Page 100 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 100

‫يرجوا لخلود وما حى بمخلود‬                                  ‫‪| P a g e 99‬‬
       ‫لنال ذلک سليمان بن داود‬
                                             ‫ليعلم ذوا العزا المنيع ومن‬
     ‫فيه عطا جليل غير مصرود‬              ‫لو ان خلقا ينال الخلد فى مهل‬
‫يبقى الى الحشر لا يبلى ولا يودى‬
                                            ‫سالت له عين القطر فائضه‬
        ‫الى السما باحکام وتجويد‬              ‫قال للجن ابنو الى به اثرا‬
  ‫فصار صلبا شديدا مثل صيحود‬                 ‫فصيروه صفاحا ثم ميل به‬
  ‫وسوف تظهر يوما غير محدود‬
   ‫حتى تضمن رمسا بطن اخدود‬           ‫فافرغوا القطر فوق السور منحدرا‬
                                        ‫وصب فيه کنوز الارض قاطبه‬
        ‫مضمنا بطوابيق الجلابيد‬
‫الا من الله ذى التقوى وذى الجود‬     ‫لم يبق من بعدها فى الارض سابغه‬
                                 ‫وصار فى قعر بطن الارض مضطجعا‬

                                            ‫هذا ليعلم ان الملک منقطع‬

                                                                                             ‫فصل ‪21‬‬

    ‫سويره بن قدامه ميگويد‪ :‬من با مولاى خودم على بن ابيطالب عليه السلام در نهروان بودم‪ ،‬موقعيکه از‬
  ‫قتال فارغ شديم وبزمين بابل پياده شديم نزديک بود که آفتاب غروب کند وآن حضرت نماز نخوانده بود‪،‬‬
‫گفتم‪ :‬يا على چرا نماز نميخوانى؟ فرمود‪ :‬اين زمين دو مرتبه مصيبت ديده است اينک توقع دارد که مرتبه‬
   ‫سوم نيز ببيند‪ ،‬همينکه آفتاب غروب کرد ديدم مولاى من على عليه السلام بعربى يا سريانى تکلمى کرد‬
   ‫وآفتاب برگشت‪ ،‬آنگاه بمن فرمود‪ :‬اذان بگو من اذان گفتم ونماز خوانديم وقتيکه از نماز فارغ شديم ديدم‬
‫که ستاره ها کاملا پيدا شدند‪ ،‬من گفتم‪ :‬يا على شما فرموديد‪ :‬دو مرتبه پس مرتبه سوم چه موقع خواهد بود؟‬
   ‫فرمود‪ :‬اذا عقد الجسر بارضها وطلعت النجوم ذات الذوائب من المشرق هناک يقتل على جسرها کتائب‪.‬‬

                                                                                            ‫فصل ‪22‬‬

‫جاماسب حکيم ميگويد‪ :‬قمر را دوازده قران خواهد بود که هر قرانى شصت سال است ودر هر سه مثلثى‬
 ‫براى عالم حکمى واقع خواه شد‪ .‬موقعيکه قران دهم به پايان رسيد ومقدار کمى از قران يازدهم داخل شد‬

   ‫بنى قنطورا ظاهر ميشوند وبر بندگان خدا مسلط شده شهرها را خراب ميکنند‪ ،‬وموقعيکه قران يازدهم‬
‫بپايان رسيد بنى قنطورا بنى اصفر را ميکشند ومالک زورا (يعنى بغداد) ميشوند واسلام از دست مى رود‬

   ‫ومالک شرق وغرب دنيا خواهند شد وموقعيکه قران دوازدهم که آخرين قرانهاى قمريه است فرا رسيد‬
   ‫کليه اديان مضمحل ميشوند‪ ،‬ووقتيکه کار باينجا رسيد آن شخص خائف ظهور ميکند وآن ابتدا دولت او‬
    ‫واول تاريخ مذکور وآخر تاريخ اول خواهد بود وعيسى از آسمان نازل ميشود واديان را تجديد مينمايد‬

               ‫وخدا را مورد پرستش قرار ميدهد کتب محمد بن محمد بن محمد بن عبد الرحمان انماطى‪.‬‬
   95   96   97   98   99   100   101   102   103   104   105