Page 95 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 95
| P a g e 94
فصل 7
امير المؤمنين عليه السلام دختر خود ام کلثوم را بدون شاهد براى عمر ابن خطاب تزويج کرد ،موقعيکه
او را به خانه عمر فرستاد فرمود :بعمر بگو حاجتيکه تو بمن دارى روا نخواهد شد ،وقتکيه ام کلثوم نزد
عمر آمد عمر دست خود را به او زد :او گفت :چرا دست خود را ببدن زن نامحرم ميزنى؟ گفت :من
شوهر تو هستم ام کلثوم گفت :آيا نبايد با من مشورت کنى وقبل از عقد از من اجازه گرفته باشى؟ عمر
فورا دست خود را عقب کشيد.
فصل 8
سيد بن طاووس ميگويد :يکى از علل طولانى شدن سلطنت فرعون وتاخير نفرين موسى وهارون عليهما
السلام آن استکه ما از بعضى از تفسيرها در ذيل اين آيه که موسى وهارون عليهما السلام ميگويند " :ربنا
آتيت فرعون " الى آخر آيه روايت کرديم که خدا به موسى وهارون وحى کرد :جهت اينکه ما عمر فرعون
را طولانى کرديم اين است که فرعون امنيت شهر را حفظ ميکند وبا بندگان ما مدارا مينمايد وانتقام از
ظالم و فريادرسى را دوست ميدارد ،واينکه او ادعاى خدائى ميکند ضررى به ما نميرساند.
فصل 9
در جلد هشتم کتاب مجم البلدان مينگارد :فرعون بهامان دستور داد که نهر سردوس را حفر کند ،موقعيکه
هامان مشغول حفر جوى شد اهالى قريه ها هر کدام ميامدند ومالى ميدادند که عبور آن نهر از قريه آنها
باشد ،هامان گاهى آن نهر را بطرف مشرق وگاهى بطرف مغرب وگاهى بطرف قبله ميبرد وبدين وسيله
از هر قريه اى مبلغى ميگرفت تا اينکه صد هزار دينار جمع کرد وپولها را نزد فرعون آورد وقضيه را
براى فرعون شرح داد .فرعون گفت :واى بر تو بر مولا لازم است که بر بندگان خود ترحم کند وبانها
فيض برساند وطمع به مال آنها نکند ،فورا پولهاى آنها را بانها رد کن هامان هر چه از اهل قريه ها گرفته
بود بانها رد کرد ،ودر مصر نهرى از نهر سردوس بهتر نيست زيرا که هامان در حفر آن خيلى زحمت
کشيد .ابن زولاق ميگويد :وقتيکه هامان از حفر نهر سردوس فارغ شد فرعون سوال کرد :چقدر خرج آن
شد؟ گفت :صد هزار دينار که آنها را اهل قريه ها بمن دادند فرعون گفت :چقدر لازم وواجب استکه گردن
تو را بزنند .از بندگان من پول ميگيرى که بنفع آنها کار کنى؟ فورا اموال آنها را رد کن هامان هم فورا
اطاعت کرد.
فصل 11
نيز در کتاب مجم البلدان گويد :در کتابى خواندم که تبت مملکتى است متصل بشهرهاى صين واز طرف
ديگر بزمين هند اتصال دارد واز طرف شرق بشهرهاى هياطله است واز طرفى هم بشهرهاى ترک
اتصال دارد ،مردم تبت شهرهاى زياد وعمارتهاى وسيعه دارند ،چيز فهم ومهمان نوازند ودر آن جا ترک
زياد وجود دارد که پادشاه را زياد تعظيم ميکنند چونکه پادشاه نزد آنها قديم است وميگويند :پادشاه بهمين
زودى عود خواهد کرد آب وهوا ودشت وکوههاى تبت خواص زيادى دارد وانسان در آن جا هميشه