Page 89 - الملاحم و الفتن یا فتنه و آشوبهاى آخر الزمان
P. 89

‫‪| P a g e 88‬‬

  ‫تو چه ميدانى شايد بهمين زودى بطرف ما بيايد آنطور که عروس ميايد تو چه ميدانى شايد بهمين زودى‬
    ‫بطرف ما بيايد آنطور که عروس ميايد (معنى کليه اينجملات اينستکه معلوم نيست امام زمان چه موقع‬
                                                                                  ‫ظهور خواهد کرد)‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪41‬‬

    ‫ابو معبد غلام ابن عباس گويد‪ :‬روزى بر ابن عباس وارد شدم وگفتم‪ :‬يابن عباس از مهدى عليه السلام‬
   ‫براى من چيزى بگو‪ ،‬گفت‪ :‬من اميدوارم که چند شب وروزى نميگذرد که خدا جوانى را از ما خانواده‬
  ‫مبعوث خواهد کرد‪ ،‬آن جوان فتنه ها را از بين مى برد وفتنه ها باو کارى نميکنند او استکه امر خدا را‬
 ‫اقامه واجرا خواهد کرد‪ ،‬گفتم‪ :‬يابن عباس پيران شما از اجراى اين امر عاجز شدند وآن را بجوانان خود‬

                                               ‫واگذار کردند؟ گفت‪ :‬خدا هر کارى را که بخواهد ميکند‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪42‬‬

  ‫قتاده ميگويد‪ :‬بابن مسيب گفتم‪ :‬امر مهدى حق است؟ گفت‪ :‬بلى حق است گفتم‪ :‬او از قريش است؟ گفت‪:‬‬
‫آرى‪ ،‬گفتم‪ :‬از کدام قريش؟ گفت‪ :‬از بنى هاشم گفتم‪ :‬از کدام بنى هاشم؟ گفت‪ :‬از عبد المطلب گفتم‪ :‬از کدام‬

                                                                ‫عبد المطلب؟ گفت‪ :‬از فرزندان فاطمه‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪43‬‬

 ‫ابن عباس ميگويد‪ :‬اگر از دنيا بيشتر از يک شب يا يک روز باقى نماند مهدى عليه السلام خروج خواهد‬
                                                                                                ‫کرد‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪44‬‬

      ‫جابر بن سمره از رسول الله صلى الله عليه وآله روايت کرده که فرمود‪ :‬اين دين هميشه عزيز ومنيع‬
    ‫خواهد بود تا دوازده خليفه ايکه آنها را از شر دشمنان يارى کنند (بوجود بيايند) آنگاه پيغمبر صلى الله‬
 ‫عليه وآله کلمه آهسته اى گفت که مردم آن را نشنيدند‪ ،‬من از پدرم پرسيدم که چه گفت؟ گفت‪ :‬ميگويد‪ :‬آن‬

                                                                     ‫دوازده نفر از قريش خواهند بود‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪45‬‬

‫نيز جابر بن سمره گويد‪ :‬از رسول خدا صلى الله عليه وآله شنيدم که ميفرمود‪ :‬اسلام همه وقت عزيز است‬
   ‫تا دوازدهمين خليفه (ظهور کند) آنگاه کلمه اى گفت که من نفهميدم از پدرم پرسيدم که چه گفت؟ گفت‪:‬‬
                                                                          ‫ميگويد‪ :‬همه آنها از قريشند‪.‬‬

                                                                                             ‫باب ‪46‬‬
   84   85   86   87   88   89   90   91   92   93   94