Page 27 - مجله_ی_نوابت،_شماره_ی_۴_نقد،_مهر_۱۳۹۹
P. 27
بـه اصطلاح حاشـی های نیسـت؛ بلکـه ،محصولی جغرافیای تفاوت و شهرسازی
گفتمانی اسـت کـه درون گفتمان خلق م یشـود، تحقیر؛ نقدی برشهر ایران مدرن
بواسـطه گفتمـان توزیـع م یشـود و در نهایـت ع م اد م زرع اوی
از مجـرای اصـول علمـی ،ارز شهـای اخلاقـی
و معیارهـای زیبای یشناسـی توجیـه م یگـردد. مقدمه
چنیـن شـرمی لازمـه شـکل گیـری ایـن گفتمان از آخـر کیـان تـا اول نـادری ،فاصلـ های اسـت
اسـت ،زیـرا در شـک لگیری هـر گفتمانـی قبـل کـه جوانـان «سـلی مآباد»« ،صیاحـی»« ،مندلـی»،
از هـر چیـز ،رابطـه و نسـبت «مـن» و «دیگری» «ملاشـیه» با طی کـردن آن ،دچار تحـول رفتاری
برقـرار م یشـود ،و در فراینـد صور تبنـدی آن م یشـوند .کافـی اسـت همراهشـان در یـک
گفتمـان« ،مـن» ،جایـگاه خـوب ،برتـر ،متمـدن، وسـیل هی نقلیـه بـه مقصـد «اول نـادری» حرکت
اخلاقـی ،علمـی ،رسـمی و زیبـا را تصـرف کنـی تـا دریابـی که چگونـه شوخ یهایشـان ،تن
م یکنـد ،و «دیگـر ِی» متفـاوت ،در جایـگاه صدایشـان ،راه رفتنشـان ،نگاههایشـان و صدالبته
جوجـه اردک زشـت قـرار م یگیـرد .هما نطـور تصوراتشـان بـه گون ههـای مختلـف خـود را
کـه جوجـه اردک نم یدانسـت چـرا محکـوم آشـکار کنـد .این فاصلـه از «زویـ هی عچرش» تا
و مطـرود اسـت ،سـاکنان محالت مطـرود هـم «بـازار زیتـون» بسـیار انـدک اسـت ،ولـی همین
نم یداننـد دقیقـ ًا آنهـا با چـه چیز شـهر متفاوتند. مسـافت کوتاه هم کاف یسـت تـا تفاو تهـا را را
کـم و کیف «تفـاوت» ،سـازوکار «تفاو تگذاری» رقـم بزنـد؛ زیـرا بـر اسـاس «تفاوت»هاسـت که
و چگونگـی «طـرد و سـرکوب» چنیـن محلاتی، مکا نهـا و سـاکنین آنهـا هوی تمنـد م یشـوند؛
ایسـتگاههای اساسـی ایـن نوشـتار م یباشـند که و بـر اسـاس همیـن هوی تهاسـت کـه امیـال،
توق فهـای کوتاهـی در هر کـدام از آنها خواهیم احسـا سها ،نگاههـا ،آرزوهـا ،رفتارهـا و
کن شهـا ،رقـم م یخورنـد .مکانـی ماننـد زویـه
د ا شت . در عیـن درو نبودگـی ،بدلیـل تفـاوت ،محکـوم
قبـل از ورود بـه بحـث لازم اسـت نکتـ های بـه برو نبودگـی و در حاشـیه مانـدن اسـت؛
بسـیار مهـم را خاطـر نشـان کنـم؛ در ادبیـات محکومیتـی کـه بـر ذهـن افـراد حـک شـده و
شهرشناسـی ،جامع هشناسی شـهری و شهرسازی ناگزیرنـد بـا تمام وجـود آن را به یدک بکشـند،
در ایـران تحقیقـات فراوانـی دربـارهی محالت محکومیتـی کـه دائمـ ًا بدا نهـا گـو شزد م یکند
و فضاهـای بـه اصطالح حاشی هنشـین صـورت کـه خـود واقع یشـان را پنهان کنند .ایـن فواصل
گرفتـه ،امـا همـ هی تحقیقـات ،و تاکیـد م یکنـم در اهواز بسـیارند :از «خروسـیه» تا «سـ یمتری»،
کـه همـه تحقیقات صـورت گرفته حتـی اگر در از «خزعلیـه» تـا «سـقاخانه» ،از «سـیدخلف» تـا
مقـام دفـاع از این دسـت باشـندگان هم نگاشـته «کیانپـارس» ،از «چنیبـ هی علیـا» تـا «گلسـتان» و
شـده باشـد ،در نهایـت گامی در جهـت بازتولید ...؛ ایـن فواصـل جغرافیایـی را «فواصـل شـرم
سـلطه ،طرد و سـرکوب پیشـین بودهانـد .چراکه خیالـی» م ینامـم؛ فواصلـی بـه ظاهـر جغرافیایی
در وهلـ هی اول ،ان گهـا و برچسـ بهایی ماننـد؛ که با شـرم تعبیه شـده و به شـکل سـاختاری ،در
«حاشـیه» و «حاشی هنشـین» در راسـتای تثبیـت و اذهـان حک شـدهاند؛ فواصلی که مکا نهـا را در
بازتولیـد گفتمـان شـهر مدرن و سـرکوب و طرد عیـن نزدیکـی ،از هم دور م یسـازند .شـرمی که
هـر چـه بیشـتر محالت به اصطالح حاشـیه به از آن سـخن م یگویـم ،اولاً غیرواقعـی و واهـی
کار گرفتـه شـدهاند .از ایـن نظـر کـه اسـتعمال اسـت ،ثانیـ ًا :منشـاء آن ،ضعف سـاکنین محلات
واژههایـی نظیـر :زاغـه ،حاشـیه ،سـکون تگاه
غیـر رسـمی و ...خـود بـه مثابه صحه گذاشـتن
بـه «دیگربودگـی» آنهـا بـه عنـوان پدیدههـای
«نامتعـارف» اسـت .واژههـا و نامهـای فـوق،
شماره /4اهــواز /مــهر /1399سپتامبـر 27 2020