Page 28 - مجله_ی_نوابت،_شماره_ی_۴_نقد،_مهر_۱۳۹۹
P. 28

‫م ‌یدهـم ( در نوشـت ‌ههای بعـدی علـت چنیـن‬               ‫فقـط در درون گفتمـان شـهر مـدرن ابژ‌ههـای‬
‫نا‌مگـذاری را اسـتدلال خواهـم کـرد)‪ ،‬و از میان‬           ‫مطالع ‌هانـد‪ ،‬و بنـا بـه اصـول شهرسـازی مـدرن‪،‬‬
‫نا‌مهـای رایج‪ ،‬به نظـرم «محلات ک ‌مبرخـوردار»‪،‬‬           ‫چنیـن محلاتـی‪ ،‬عجیـب و غریـب‪ ،‬معضـل ‪،‬‬
‫«محالت محـروم» و «محالت در حاشـیه نگـه‬                   ‫مسئل ‌هسـاز و ‪ -‬علـی القاعـده ‪ -‬نیازمنـد مطالعـه‬
                                                         ‫هسـتند‪ .‬بدی ‌نگونـه نشـا ‌ندار کـردن آنهـا بـا‬
       ‫داشـته شـده» بـه واقعیـت نزدی ‌کترنـد‪.‬‬            ‫ان ‌گهایـی از قبیل حاشـیه و امثالهـم‪ ،‬مهر تاییدی‬
                                                         ‫اسـت بـر نامتعـارف بـودن آنهـا و ایجـاد لای ‌هی‬
‫جغرافیـای خیالـی‪3‬؛ جـا بـه جا�یـی و جعـل‬                 ‫متراکمـی از دان ‌شهـای سـرکوبگر و طردکنند‌هی‬
                            ‫هویتمکا ‌نها‬                 ‫آنهـا و عمق بخشـیدن به گسـ ‌لهای درون شـهر‬
                                                         ‫اسـت‪ ،‬حتـی اگـر در مدعـای چنیـن رویکردی‪،‬‬
‫سـال ‪ 1342‬دکتـر ادیبـی در اولیـن طـرح جامـع‬              ‫دفـاع از موجودیـت آن محلات باشـد‪ ،‬تحقیقاتی‬
‫شـهر اهـواز‪ ،‬نقشـه –فرضـی – هسـت ‌هی اولیـه‬              ‫کـه بـر بنیا ‌نهـای نظـری اقتصـاد سیاسـی و‬
‫شـهر اهـواز در دهـ ‌هی آغازیـن قـرن را عرضـه‬             ‫مارکسیسـتی اسـتوار هسـتند و در پی نشان دادن‬
‫کـرد‪ .‬آن نقشـه‪ ،‬جغرافیایـی را ترسـیم م ‌یکنـد‬            ‫تبعیـض روا شـده‪ ،‬یـا اجحـاف صـورت گرفته‪،‬‬
‫کـه تنهـا در ذهـن ‪ -‬گفتمـان و کارگـزان آن ‪-‬‬              ‫نگاشـته شـد‌هاند از ایـن دسـت ‌هاند‪ .‬در وهلـ ‌هی‬
‫وجـود داشـت و برخـی نشـان ‌ههای زندگـی در‬                ‫دوم‪ ،‬بـه نظـر م ‌یرسـد نا‌مگذار ‌یهـای مذکـور‪،‬‬
‫محالت آن زمـان کـه شـامل‪ :‬عبـاره‪ ،‬خروسـیه‪،‬‬               ‫دا ‌لهایـی برخاسـته و برسـاخته گفتمـان شـهر‬
‫زویـه‪ ،‬چنیبـه‪ ،‬حصیرآبـاد‪ ،‬و ‪ ...‬از نقشـ ‌هی طرح‬          ‫مـدرن هسـتند و فقـط در درون گفتمـان شـهر‬
‫جامـع پـاک شـد‌هاند‪ .‬در مقابل‪ ،‬محلاتـی نمادین‬            ‫مـدرن‪ ،‬بدی ‌نگونه قابـل تفکیک و تشـخی ‌صاند‪.‬‬
‫در موقعی ‌تهـای کیانپـارس‪ ،‬زیتـون کارمنـدی‬               ‫به سـخنی دیگـر‪ ،‬دا ‌لهـای حاشـیه و ه ‌مخانواده‬
‫و کـوی ملـت کنونـی‪ ،‬ترسـیم شـد‌هاند (نقشـه‬               ‫آن‪ ،‬از درون گفتمـان شـهر مـدرن‪ ،‬بـه فضاهـای‬
                                                         ‫خاصـی ‪ -‬بـه عنـوان مدلـول ‪ -‬دیکته شـد‌هاند و‬
                                ‫شـماره ‪.)1‬‬               ‫هیـچ رابطـ ‌هی ماهوی‪ ،‬بین دال و مدلول حاشـیه‬
‫نقش ‌هی شـمار‌هی ‌‪ :1‬جغرافیای تصوری در اولین‬             ‫وجـود نـدارد‪ .‬بـه همیـن دلیـل بـرای پرهیـز از‬
                                                         ‫گرفتار شـدن در چنین دامـی‪ ،‬ترکیباتی ه ‌مچون؛‬
                           ‫طـرح جامع اهواز‬               ‫«محالت مقـاوم» یـا «محلات بومـی» را ترجیح‬
‫در صورتـی کـه سـال ‪ ،1347‬وقتـی نقشـ ‌هی‬

     ‫‪ - 3‬این نام‌گذاری را از ادوارد سعید(‪ )1377‬به عاریت‬
                                                ‫گرفتم‪.‬‬

‫شماره ‪ /4‬اهــواز‪ /‬مــهر ‪ /1399‬سپتامبـر ‪28 2020‬‬
   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32   33