Page 107 - حقوق مشاورين املاک39
P. 107

‫‪ .2‬شرط نتیجه‪ :‬آن است که تحقق امری در خارج شرط شود؛ مانند اینکه کسی در عقد شرط کند هرگاه‬
  ‫تمام پول را به مشتری رد کند از طرف مشتری وکیل است که مال مورد معامله را به خودش منتقل کند‪.‬‬

‫‪ .3‬شرط فعل اثباتا یا نفیا ‪ :‬آن است که اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یا بر شخص‬
‫خارجی شرط شود‪ .‬کسی که ملزم به انجام شرط شده است باید آن را انجام و در صورت تخلف‬
‫طرف معامله میتواند به حاکم رجوع نموده تقاضای اجبار به وفای شرط بنماید‪ .‬هرگاه فعلی در ضمن‬
‫عقد شرط شود و اجبار ملتزم به انجام آن غیر مقدور ولی انجام آن به وسیله شخص دیگری مقدور‬
‫باشد حاکم می تواند به خرج ملتزم موجبات انجام آن فعل را فراهم کند هرگاه اجبار مشروط علیه‬
‫برای انجام فعل مشروط ممکن نباشد و فعل مشروط هم از جمله اعمالی نباشد که دیگری بتواند از‬

                                  ‫جانب او واقع سازد‪ ،‬طرف مقابل حق فسخ معامله را خواهد داشت‪.‬‬

                                                                                           ‫‪ .21‬فسخ‬

‫گاهی در یک قرارداد لازم یعنی قراردادی که هیچ کدام از طرفین نمی توانند آن را برهم بزنند‪ ،‬حق فسخ‬
‫پیش بینی می شود و بدین ترتیب به یک طرف اجازه یا اختیار داده می شود که قراردادی را که برای‬
‫طرفین لازم الاجراست با شرایطی برهم بزند به این اختیار اصطلاحا خیار فسخ گفته می شود‪ .‬در قانون‬
‫مدنی از ده نوع خیار نام برده شده است‪ ،‬برای مثال اگر کسی اتومبیلی را خریداری کند و بعدا مشخص‬
‫شود که اتومبیل قبلا تصادفی بوده است می تواند به دلیل خیار عیب آن معامله را یک طرفه برهم‬
‫بزند‪ .‬نکته مهم در مورد حق فسخ این است که شخصی که حق فسخ دارد باید پس از اطلاع از ایراد‬
‫معامله یا شرایطی که خیار فسخ برای وی ایجاد شده فورا قصد خود را مبنی بر فسخ قرارداد به طرف‬

                                                                                               ‫مقابل اطلاع بدهد‪.‬‬

                                                                                            ‫‪ .22‬اقاله‬

‫چنانچه طرفین بعد از تنظیم مبایعه نامه با رضایت قصد برهم زدن معامله را داشته باشند‪ ،‬در اصطلاح‬
‫اقاله با تفاسخ گویند فرضا شخصی مغازه خود را به دیگری بفروشد ولی پس از چند روز با مذاکره با‬
‫خریدار و جلب رضایت او هر دو توافق کنند که معامله را برهم بزنند‪ .‬این توافق را در برهم زدن معامله‬

                                                       ‫که به صورت دو طرفه است اقاله یا تفاسخ می گویند‪.‬‬

                                                                                        ‫‪ .23‬خيارات‬

‫خیارات جمع خیار است و در اصطلاح حقوقی به معنی اختیار برهم زدن عقد و قرارداد است هر یک از‬
‫خیارات بعد از فوت به وارث منتقل می شود‪ .‬سقوط تمام یا بعضی از خیارات را در ضمن عقد شرط‬
‫نمود‪ .‬ممکن است تمام انواع خیارات در معاملات شرط شود مگر خیار مجلس و حیوان و تاخیر ثمن‬

                                                                                          ‫که مخصوص بیع است‪.‬‬
                                              ‫برخی از خیاراتی که در قانون مدنی آمده است از این قرارند ‪:‬‬

                                                                                               ‫‪ 23-1‬خیار مجلس‬
‫یعنی هر یک از متبایعین بعد از عقد في المجلس و مادام که متفرق نشده اند‪ ،‬اختیار فسخ معامله را دارند‪.‬‬

                                                                                                  ‫‪ 23-2‬خیار شرط‬
‫در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی‬
‫اختیار فسخ معامله باشد اگر ابتدای مدت خیار ذکر نشده باشد‪ ،‬ابتدای آن از تاریخ عقد محسوب است‬
‫و گرنه تابع قرارداد متعاملین است‪ .‬اگر برای خیار شرط‪ ،‬مدت معین نشده باشد هم شرط خیار و هم‬

                                                                                                   ‫بیع باطل است‪.‬‬

                                                                   ‫‪95‬‬
   102   103   104   105   106   107   108   109   110   111   112