Page 110 - حقوق مشاورين املاک39
P. 110

‫‪ .28‬حق انتفاع‬

‫از حق انتفاع در قانون مدنی در مواد ‪ 40‬به بعد یاد شده است و عبارت از حقی است که به موجب آن‬
                   ‫شخص میتواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند‪.‬‬

  ‫این حق بر سه گونه است‪. :‬‬
                                                                                               ‫عمری ‪ 2‬رقبی ‪ 3‬سکنی‬

‫عمری حق انتفاعی است که به موجب عقدی از طرف مالک برای شخص به مدت عمر خود یا عمر منتفع و‬
                                                                              ‫يا عمر شخص ثالثی برقرار شده باشد‪.‬‬

                                 ‫رقبي حق انتفاعی است که از طرف مالک برای مدت معینی برقرار می شود‪.‬‬
‫سکنی اگر حق انتفاع عبارت از سکونت در مسکنی باشد سکنی یا حق سکنی نامیده می شود و این حق‬

                                                          ‫ممکن است بطریق عمری یا به طریق رقبی برقرار شود‪.‬‬
‫اگر مالک برای حق انتفاع مدتی معین نکرده حق مزبور تا فوت مالک خواهد بود‪ ،‬مگر اینکه مالک قبل‬

                                                 ‫از فوت خود رجوع کند حق انتفاع در موارد زیر از بین می رود ‪:‬‬
                                                                                          ‫‪ .1‬در صورت انقضای مدت‬

                                                           ‫‪ .2‬در صورت تلف شدن مالی که موضوع انتفاع است‪.‬‬
                    ‫در موارد ذیل کسی که از مال دیگری استفاده کرده است ضامن ضرر و زیان مالک است‬

                                                 ‫‪ .1‬در صورتی که منتفع از مال موضوع انتفاع سوء استفاده کند‬
‫‪ .2‬در صورتی که شرایط مقرره از طرف مالک را رعایت ننماید و این رعایت نکردن موجب خسارتی بر‬
‫موضوع حق انتفاع باشد به طور کلی نحوه استفاده از مال دیگری بنحوی باید باشد که مالک تعیین‬

                                                                              ‫کرده یا عرف و عادت اقتضا نماید‪.‬‬

                                                                                           ‫‪ .29‬عاريه‬

‫عاریه عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین به طرف دیگر اجازه میدهد که از عین مال او به طور‬
‫رایگان منتفع شود عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر گویند ‪. .‬‬
‫هر چیزی که بتوان با بقای اصلش از آن منتفع شد میتواند موضوع عقد عاریه قرار بگیرد‪ .‬منفعتی که مقصود‬
‫از عاریه است منفعتی است که مشروع و عقلایی باشد‪ .‬عاریه عقدی است جایز و به موت هر یک از طرفین‬
‫فسخ می شود‪ .‬مستعير ضامن تلف یا نقصان مال عاریه نیست مگر در صورت تفریط یا تعدی مستعیر‬
‫مسئول نقصان ناشی از استعمال مال عاریه نیست؛ مگر اینکه در غیر مورد اذن استعمال نموده باشد و اگر‬
‫عاریه مطلق بوده بر خلاف متعارف استفاده کرده باشد‪ .‬اگر بر مستعیر شرط ضمان شده باشد مسئول هر‬
‫کسر و نقصانی که ایجاد شود خواهد بود؛ اگرچه مربوط به عمل او نباشد‪ .‬مخارج لازمه برای انتفاع از مال‬
‫عاریه بر عهده مستعیر است و مخارج نگاهداری آن تابع عرف و عادت است مگر اینکه شرط خاصی شده‬

                    ‫باشد‪ .‬مستعیر نمیتواند مال عاریه را به هیچ نحوی به تصرف غیر دهد مگر به اذن معیر‪.‬‬

                                                                                          ‫‪ .30‬غصب‬

‫غصب یعنی فردی به زور و با اعمال قدرت بر مال دیگری مسلط شود ماده ‪ 308‬قانون مدنی در تعریف‬
                        ‫غصب میگوید غصب استیلا بر حق غیر است به نحو عدوان از نظر شریعت اسلام‬

                                                                                          ‫اولا‪ ،‬غصب حرام است‪.‬‬
‫ثانيا‪ ،‬موجب ضمان است به این معنی که انسان هر تصرفی که در مال غصبی بکند حرام است و باید‬
‫از عهده خسارت وارده یا جبران عمل خود برآید‪ .‬چنانچه شنیده اید که مثلا وضو با آب غصبی یا نماز با‬

                                                                       ‫لباس غصبی یا محل غصبی باطل است‪.‬‬

                                                                   ‫‪98‬‬
   105   106   107   108   109   110   111   112   113   114   115