Page 109 - حقوق مشاورين املاک39
P. 109

‫‪ 23-7‬خیار تدلیس‬

‫تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود‪ .‬اگر بایع تدلیس نموده باشد‪،‬‬
‫مشتری حق فسخ بیع را خواهد داشت و هم چنین اگر بایع نسبت به ثمن مشخصی فریب خورده‬

                                                               ‫باشد تدلیس مشتری حق فسخ خواهد داشت‪.‬‬
‫اولا‪ ،‬موضوع مورد تدلیس باید عین باشد‪ .‬پس مغبون کردن طرف معامله ولو اینکه فریب متوجه‬

                                                                     ‫قیمت است تدلیس به این معنی نیست‪.‬‬
‫ثانیا‪ ،‬تدلیس کننده باید به موضوع مورد تدلیس صورتی بدهد که محرک طرف معامله در اقدام به‬
‫معامله باشد‪ ،‬یعنی اظهار صفت کمالی در موضوع مورد معامله نماید که آن موضوع‪ ،‬فاقد آن صفت‬

                                    ‫است‪ .‬پس اخفاء عیب از موارد اعمال خیار عیب است نه خیار تدلیس‬

                                                                                           ‫‪ .24‬ارش‬

‫اگر قیمت حقیقی مبیع در حال بی عیبی و قیمت حقیقی آن در حال معیوبی توسط اهل خبره معین‬
‫شود ارش به دست میآید در صورت اختلاف بین اهل خبره حد وسط قیمت ها معتبر است و خیار عیب‬
‫بعد از علم به آن فوری است‪ .‬اگر بایع از عیوب مبیع‪ ،‬تبری کرده باشد به اینکه عهده عیوب را از خود‬
‫سلب کرده یا با تمام عیوب بفروشد‪ ،‬مشتری در صورت ظهور عيب حق رجوع به بایع نخواهد داشت و‬

                  ‫اگر بایع از عیب خاصی تبری کرده باشد فقط نسبت به همان عیب حق مراجعه ندارد‪.‬‬

                                                                                ‫‪ .25‬تصرف عدوانی‬

‫تصرف عدوانی عبارت است از اینکه مالی از تصرف مالک آن بدون مجوز قانونی یا رضایت مالک خارج‬
‫شود‪ .‬به عبارت دیگر تصرف عدوانی زمانی است که مال غیر منقول بدون رضایت مالک آن از طرف کسی‬
‫تصرف شود‪ .‬این عمل جرم است و مجازات دارد ولی اگر متصرف سوء نیت نداشته باشد یا با رضایت مالک‬

             ‫محل را تصرف کرده باشد و با رعایت برخی شرایط قانونی موضوع جنبه حقوقی پیدا می کند‪.‬‬

                                                                                   ‫‪ .26‬اجبار و اکراه‬

‫اجبار و اکراه عبارت است از عملیاتی که علیه یک نفر اعمال می شود تا رضای او طوعا یا جبرا گرفته‬
‫شود اگر عملیات عبارت باشد از آزار یا صدمه بدنی اکراه مادی خواهد بود و اگر عبارت باشد از تخویف اکراه‬
‫معنوی یا تهدید نامیده می شود به موجب ماده ‪ 203‬قانون مدنی اکراه موجب عدم نفوذ معامله است‬
‫اگرچه از طرف شخص خارجی غیر از متعاملین واقع شود‪ .‬این قاعده کاملا موافق منطق است زیرا قطع نظر‬
‫از شخص تهدید کننده خود تهدید رضای مکره را معلول نموده و موجب عدم نفوذ معامله می شود ولو‬
‫اینکه تهدید کننده شخص خارجی باشد ‪،‬عدل‪ ،‬برخی شرایط اکراه عبارت است از عمل آمیخته به تهدید‬
‫برای تحقق بخشیدن یک عمل حقوقی نتیجه اکراه باید به صورت وجود بیم خطر و ضرر در جان یا مال‬
‫عرض خود یا خویشاوندان نزدیک باشد و نزدیکی خویشاوند به مفهوم عرضی ملاک است‪ .‬میزان تهدید‬

        ‫باید به قدری باشد که در عقود قصد انشاء را سلب نکند و یا در اقرار و شهادت قصد را سلب نکند‪.‬‬

                                                                                 ‫‪ .27‬اعیان و منافع‬

‫اعیان جمع عین است و عین در لغت به معنی چشم و چشمه است‪ .‬در اصطلاح حقوقی منظور مالی‬
‫است که در عالم خارج جدای از سایر اموال شخصی و قابل اشاره است‪ ،‬مانند این کتاب آن مغازه که این‬
‫عین معین است‪ .‬برخی آن را مالی که جرم و ابعاد دارد‪ ،‬تعریف کرده اند؛ خواه وجود خارجی داشته باشد‬
‫مانند خانه معین خواه نداشته باشد؛ مانند چند تن گندم در ذمه منافع در مقابل اعیان استعمال می شود‬

                                                                                   ‫؛ مانند حق خیار فسخ حق شفعه‬

                                                                   ‫‪97‬‬
   104   105   106   107   108   109   110   111   112   113   114