Page 111 - حقوق مشاورين املاک39
P. 111

‫‪ .31‬هبه‬

‫هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به طور رایگان به مالکیت دیگری در می آورد به تملیک کننده‬
‫واهب طرف دیگر را متهب و مالی را که مورد هبه است‪ ،‬عین موهوبه می گویند‪ .‬به عبارت دیگر در هبه شخص‬

                                                             ‫مالی را به رایگان و مجانی به شخص دیگری می بخشد‪.‬‬
‫اگر موضوع هبه مال غیر منقول ثبت شده املاک ‪،‬باغ ‪،‬آپارتمان‪ ،‬مغازه و غیره که سند رسمی دارد باشد باید‬
‫عقد هبه رسما به ثبت برسد واهب باید مالک مالی باشد که هبه می کند هبه ممکن است معوض باشد و‬
‫بنابراین واهب میتواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را به طور رایگان برای او‬

                                                                                                                ‫انجام بدهد‪.‬‬
‫بعد از هبه واهب میتواند از هبه رجوع کند یعنی مالی را که بخشیده است پس بگیرد‪ ،‬مگر در موارد ذیل‪:‬‬

                                                 ‫‪ .1‬در صورتی که متهب پدر یا مادر و یا اولاد واهب باشد‬
                                           ‫‪ .2‬در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد‬
                 ‫‪ .3‬در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غير واقع شود‬

                                                     ‫‪ .4‬در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود‪.‬‬
‫بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع‬

                        ‫ندارد‪ .‬هم چنین اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد‪ ،‬حق رجوع ندارد‪.‬‬

                                                                                          ‫‪ .32‬امانت‬

‫امانت عبارت است از اینکه مالی به موجب قرارداد یا به حکم قانون برای حفاظت و نگهداری در اختیار‬
‫شخص دیگری قرار بگیرد‪ .‬فرضا شخصی آپارتمان خود را برای مدتی به یکی از دوستانش می سپارد بدین‬
‫ترتیب آپارتمان نزد دوست مالک به امانت خواهد بود به کسی که مالی را نزد دیگری به امانت میدهد‬
‫امانت گذار میگویند و به کسی که مالی را به امانت گرفته امین میگویند امین مکلف است مال امانی را به‬
‫شرحی که امانت گذار برای او معین کرده حفظ مراقبت یا مسترد کند و الا از نظر حقوقی ضامن است و در‬

   ‫صورتی که سوءنیت داشته باشد از نظر کیفری مجرم تلقی و مرتکب جرم خیانت در امانت شده است‪.‬‬

                                                                                            ‫‪.33‬صلح‬

‫صلح به معنی آشتی و سازش است و در علم حقوق یک نوع عقد است که ممکن است در مورد رفع اختلاف‬
‫موجود و یا پیشگیری از اختلاف احتمالی در آینده در مورد معامله و غیر آن واقع شود‪ .‬برای صحت صلح‬

                          ‫مانند سایر عقود طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح را داشته باشند‪.‬‬
‫اگر صلح در مقام معامله باشد فرضا کسی به جای فروش ملک یا اتومبیل خود‪ ،‬آن را به فرزندش صلح‬
‫کند هر چند نتیجه معامله را که به جای آن واقع شده است می دهد‪ ،‬ولی شرایط و احکام خاصه آن معامله‬
‫یعنی بیع را ندارد بنابراین اگر مورد صلح‪ ،‬عین باشد در مقابل عوض‪ ،‬نتیجه آن همان نتیجه بیع خواهد‬
‫بود بدون اینکه شرایط و احکام خاصه بيع در آن مجری شود‪ .‬صلح عقد لازم است و برهم نمی خورد مگر‬
‫در موارد فسخ به خیار یا اقاله باید به این نکته توجه نمود که اگر در طرف مصالحه و یا در مورد صلح‬

                                                                      ‫اشتباهی واقع شده باشد‪ ،‬صلح باطل است‪.‬‬

                                                                                   ‫‪ .34‬اجرت المثل‬

‫اگر کسی از مال دیگری استفاده نماید و عین آن مال باقی باشد باید برای مدتی که از مال دیگری منتفع‬
‫شده‪ ،‬به صاحب مال اجرت بدهد به این پول اجرت المثل میگویند‪ .‬خواه استفاده از مال با اجازه مالک‬
‫باشد یا بدون اجازه او فرضا کسی اتومبیل دیگری را برای مدتی در اختیار داشته با اجازه یا بدون اجازه‬
‫باید برای مدتی که از آن استفاده کرده است به مالک اجرت المثل بدهد‪ .‬میزان اجرت المثل یا با توافق‬

                                                                     ‫طرفین و یا توسط کارشناس تعیین می شود‪.‬‬

                                                                   ‫‪99‬‬
   106   107   108   109   110   111   112   113   114   115   116