Page 47 - مجله_ی_نوابت،_شماره_ی_۴_نقد،_مهر_۱۳۹۹
P. 47
آمیختـه شـد و بنیـان نظری این مدرسـه فلسـفی جریانهـای سـازوارانه درمدرسـهی
را شـکل داد .برخـی بر این گمان هسـتند که این فلسـفی اسـکندریه
آمیختگی ناشـی از کشورگشـای یهای اسـکندر و (قسـمت اول)
تشـکیل امپراتـوری چندملیتی اسـت کـه باتوجه قاسـم حزباوی
بـه گسـتردگی امپراتـوری و سـازه چندفرهنگـی
آن ،بنیادعلمـی بـه فرهنـگ هلنیسـتی محـدود و مقدمه:
محصـور نمانـد .روم یهـا پـس از پیـروزی در اگـر چـه از همـان بـدو تاسـیس ،مدرسـ هی
جنـگ اکتیـوم در سـال 313ق.م ،فلسـفه یونانـی فلسـفی اسـکندریه ،شـکل و شـمایل یونانـی به
را بسـط و مذاهـب افلاطونـی ،مشـایی ،رواقی و خـود گرفـت ،ولـی باایـن حـال اصالـت ،تمایز
اپیکـوری را رواج دادنـد .یهودیـان در قـرن دوم و بسـتری دگـر داشـته اسـت و اصـولا گرایـش
پیـش ازمیالد از بزرگتریـن جوامـع موجـود در افزو نتـری نسـبت بـه میـراث شـرقی داشـته
اسـکندریه بودنـد اگـر چـه تاریخ آ نهـا در مصر تـا بـه فلسـفه یونانـی .ایـن مکتـب در ویژگی و
کهن به یوسـف پیامبر برم یگشـت ولـی دورهی آموزههـای فلسـفی موجـود در جریا نهـای آن،
شـکوفایی و اعتالی آنـان در ایـن شـهر از قرن بـا آ نچه در فلسـف هی یونانی و مکاتـب آن رایج
ششـم پیش ازمیلاد ،و با ترجمـ هی کتاب مقدس بـوده کاملامتفاوت اسـت« :فزونـی و برتری این
در آن قـرن ،بـه وسـیل هی 72تـن از عالمان یهود دوره در آن اسـت کـه اندیشـ هی یونانـی با روح
تحـت عنـوان ترجمـ هی هفتاد تن آغاز م یشـود. شـرق درآمیخته م یشـود .آ نچنان که ادوارد مایر
برخـی از یهودیـان در اسـکندریه ،بـا ب یدینـان دربـارهی آن م یگویـد تمدن هلنی تـا حد امکان
و جها نوطن یهـا دارای تعامـل بـوده و از آ نهـا مل تهـا و اسـتقلال آ نهـا را نادیـده م یانـگارد و
تاثیـر و تاثرم یپذیرفتنـد و برخـی دیگـر نیـز بـه ب هجـای آن انسـانیت م ینهد .برابـری بر آن حاکم
دانـش ،فرهنـگ و فلسـفه اهتمام جدی داشـتند. و از فرهنگـی یکسـان توان م یگیـرد این فرهنگ
از جملـه کسـان جریـان دینی و فلسـفی کـه نام اگرچـه بـر پای هی فرهنـگ ملـی یونانـی بنانهاده
برجسـت های دارد فیلـون یهـودی اسـت .او افزون شـده اسـت ،لیکـن ملـی رابـه کنـاری م ینهـد
بر شـرح تـورات به نگاشـتن کتا بهای فلسـفی و بناداردبـه جـای آن عامـه انسـانیت سـتایش
در بـاب آفرینـش و دوام جهـان هم تگمـاری شـود( .ابوالقحـف 2004:ص )24شهراسـکندریه پس
داشـت فیلـون روش تاویل اسـتعارهای و نمادین ازبرپایـی بـه مکانی برای دادوسـتد آرا و برخورد
را برگزیـد .هویدایی مکتب مسـیحی نیـز از قرن اندیشـ هها ،علـوم ،فرهنـگ و ادیـان گوناگـون
دوم میالدی توسـط مرقـس کـه انجیـل رابـه مبـدل شـد و در رویاروشـدن بافلسـفه یونانـی،
یونانـی ترجمـه کـرد پدیدارم یشـود کـه بـرای جریا نهـای مختلفـی از جملـه جریا نهـای
تبلیـغ مسـیحیت به اسـکندریه آمـده و در منطقه سـازوارانه دینـی (یهـودی ومسـیحی) فلسـفی
پدیـد آمدنـد .و نوعـی از آمیختگـی عقلانیـت
یهودیـان اقامـت گزیـده بود. یونانـی بامیـراث شـرقی شـکل گرفـت کـه یک
سیراندیشهدراسکندریه بـال آن هلنیسـم یونانـی و بـال دیگـر آن عرفـان
لازمـ هی پژوهـش دربـارهی یک مکتـب فکری، و صوف یگرایـی شـرقی بـود .موضوعـی کـه
شـناخت زمـان و مـکان آن اسـت تـا بـه مـدد باعـث شـد تا این فلسـفه درمیان شـرقیان ازنفوذ
اسـتفاده از تاریـخ و دادههای آن ،از شـخصی تها
و بسـتر اندیشـه آن آگاهـی یابیـم .حـال اگـر بیشـتری برخوردار باشـد.
ایـن موضـوع در ارتبـاط بـا مدرسـ هی فلسـفی آموزههای فلسفی مدرسه اسکندریه ،ازمیراث کهن
اسـکندریه باشـد اهمیـت آن دو چنـدان اسـت؛ شـرق بسـیار بهره برد و نقشـی تاثیرگذار در این
چراکـه میـان مورخـان نسـبت بـه ایـن مدرسـه مکتـب ایفـا نمـود .آموزههـای تمد نهـای مصر،
بابـل ،هنـد ،آشـور و ایرانـی بـا فلسـف هی یونانی
شماره /4اهــواز /مــهر /1399سپتامبـر 47 2020