Page 52 - مجله_ی_نوابت،_شماره_ی_۴_نقد،_مهر_۱۳۹۹
P. 52
«برخالف افلاطـون وارسـطو کـه نامتناهـی وانتقـال دینـش بود او بـه دین وجامعـ هاش اعت
رانقـص ،و متناهـی راکمال م یدانسـتند ،نامتناهی قادداشـت»(گندمینصرآبادی،1392:ص)48قصدونیت
راکمـال م یدانسـت و بـر نامتناهـی بـودن خـدا او ایـن نبـود کـه «بنیادگرایـی یهـودی راخـراب
تاکیـد م یکـرد وی از ایـن جهـت پیشـقراول کنـد و یـا کنـار بگـذارد بلکـه بیشـتراین بودکـه
متفکرانـی همچـون دکارت و دانزاسـکوتوس آن را بـا فلسـفه سـازش دهـد درعین حـال آیین
بـه شـمارم یآید(».گندمی نصرآبـادی)1392،21 : ورسـم قانـون شـرع را دسـت نخـورده حفـظ
او فیلسـوف حقیقـی راکسـی م یدانـد کـه در راه کند»(کاپلسـون،1391،ص )528بـا این وصف ،ارتباط
شـناخت عرفانـی پـروردگار سـیر م یکندچراکـه اندیشـهو باورهـای فلسـفی و دینـی فیلـون بـا
خداونـد ،یکتـا وتنهـا ملک العـرش بوده وفلسـفه شـریعت یهودیـک ارتبـاط نمادیـن بـوده چراکه
راهـی اسـت که مارا به سـوی او رهنمـون م یکند. دارای ارز شهـای جهانـی اسـت .البتـه بنـا بـه
فلسـفه کوشش حماسی اسـت برای درک حقیقت نظربرخـی ازنویسـندگان نظیرریچاردبیـر ،همت
گمـاری نخسـت فیلون« ،پدیدآوردن یک فلسـفه
واپسـین خداوند. نوین نیسـت بلکه هدف او ،تفسـیرکتاب مقدس
ازنظرفیلون«فیلسـوف یهودی واقعی ،کسی است بابـکار بـردن واژگان و مقـولات فلسـفی اسـت
کـه یـک دوره کامـل فلسـفه ،فرهنـگ وادبیـات تاسـبک وسـیاق بهتری بـرای بیـان حقایق دینی
بیگانـه راخوانـده باشـد و پـس از ورزیدگـی بیافریند(».النشـار،1995،ص)58پیش درآمـد فیلـون،
بتوانـد بـه فهم حکمـت عالی منـدرج در تورات یکتایی حقیقت روشمندانه فلسفی ،که درنوشتههای
باریابد(».همـان:ص«) 54فیلـون مـی گوید :درکتب افلاطـون به ویژه درگفت وگوهای تیمائوس بازتاب
عبـری کـه ازآسـمان نازل شـده اسـرار و رموزی یافته اسـت وحقیقت دینـی برآمده ازتورات اسـت.
اسـت کـه تمـام تعالیـم طبقـه یونانیان را شـامل در اختالف میـان متـون دینـی وفلسـفی بـه روش
اسـت ودرتـورات فلسـفه ای بهتـر وقدیم یتـر تاویـل پنـاه م یبـرد تـا در پرتـو عقـل ،و دوری
از فلسـفه یونـان موجـود اسـت بلکـه معتقد بود گزیـدن از وانهـادن بـه معنـای ظاهـری آیاتی که
کـه فلسـفه یونانـی ازتعالیـم عبری گرفته شـده». درتناقـض بافلسـفه هسـتند ،بـه حقایـق راه یابد.
(گنابـادی ،1360:ص .)23فیلون کلام حضرت موسـی (فخـری،1991:ص )186دربـاور فیلـون ،گمـارش
مبنـی برآنکـه ازمیـان تمـام موجـودات ،انسـان فلاسـفه ،در ایـن خلاصـه م یشـود کـه حقیقت،
بیشـترین شـباهت را بـه خداونـد دارد ،را چنین در کتـاب مقـدس ودرفلسـفه،بایکدیگرهمخوان
تاویـل م یکند«:هیـچ کـس گمـان نبردکـه ایـن اسـت .منشـایکتایی-خداوند -دارند .و ایـن دو ،به
هماننـدی بـه جسـم اسـت خداونـد موجـودی سـوی شـناخت خداوند ه مآواز مـی خوانند«.یهود
بسـان انسـان نیسـت که ظاهـری چون اوداشـته خداوند را ازمخلوقات جدا دانسـته بین آنهانسـبت
باشدوجسـم انسـان نیـز بـه سـیمای خداونـدی صانـع ومصنـوع قائل اسـت .ازایـن رو فیلـون در
شـباهتی نـدارد اما ایـن هماننـدی ،بـه مه مترین پـی آن بـود بیـن ایـن عقایدسـازگاری دهـد از
عنصرنفـس یعنـی عقـل اشـاره دارد»(ماجـد ایـن روتنهـا نـام او ،درملت قدیم یهودبه داشـتن
فخـری،1991:ص )188افـزون بـرآن فلوطیـن ،بـه فلسـفه وحکمـت شـهرت یافتـه است(».فلسـفه
آفرینـش انسـان ازخـاک ،تاویلـی افلاطونـی می
بخشـاند و درایـنبـاره ،سـخن حضرت موسـی فلوطیـن،ص)24
راگـواه م یگیـرد کـه خداونـد پاره گلـی از زمین
برداشـته ونسـیم زندگـی را در او دمیـد تـا میـان فیلـون ازتعالیـم رواقیـان وکلبیان متاثربـود افزون
انسـان عاقـل آفریده برفضل ،و پنـداره خداوندی بـرآن هم «تحـت تاثیرافلاطون بـه ثنویت صریح
فسـادناپذیر ،و مـادهای کـه جزبـه عقـل دریابنده نفـس و یـا ثنویـت عناصـر عقلـی و حسـی در
نم یشـود ،تفاوت ایجـاد نماید(.همـان:ص)189 انسـان معتقـد بـود ،و برضـرورت آزادسـاز ِی
برهمین اساس او با بهرهجویی از فیلسوفان و مکاتب انسـان خویشـتن راازنیـروی حسـی ،پا فشـاری
م یکـرد( ».کاپلسـون،1391،ص)531البته فیلـون
شماره /4اهــواز /مــهر /1399سپتامبـر 52 2020