Page 51 - مجله_ی_نوابت،_شماره_ی_۴_نقد،_مهر_۱۳۹۹

‫یونانـی پیونـد داد‪(».‬النشـار‪،1995،‬ص ‪)55‬‬ ‫بـوده وبیشـتربه گویـش مصریـان نزدیک اسـت‬
‫جورج سـارتون م ‌ینویسد «آریستوپولس نخستین‬ ‫تافلسـطینی ها‪(».‬سـارتون ‪، 1970:‬ص‪)377‬‬
‫کسـی بود کـه ادعا کـرد هومیرو ‌سشـاعر‪ ،‬هزیود‪،‬‬
‫فیثاغـورس‪ ،‬افلاطـون وارسطوازسـنت ومیـراث‬ ‫بهـرروی ایـن ترجمـه بدان لحـاظ اهمیـت دارد‬
‫عبری اقتبـاس کردند‪(».‬سـارتون‪،1970،‬ص‪ )58‬این ادعا‬ ‫کـه بـه نوعـی خاسـتگاه ظهـور اندیشـه یهودی‬
‫اغـراق آمیـز اسـت یعنـی به طـور ضمنـی «براین‬ ‫درگسـتره اسـکندریه اسـت چـه‪ ،‬پـس از آن بود‬
‫اعتقـاد استواراسـت که تـورات عبری بسـیارکهن‬ ‫کـه یونان ‌یهـا در ارتبـاط بـا تـورات وتاوی ‌لهای‬
‫بـوده وازطریق هومیروس به زبـان یونانی راه یافته‬ ‫نمادیـن سـازوارانه بـا سـنت شـرقی‪ ،‬و پیوند آن‬
‫اسـت‪.‬درحالی کـه آنانی کـه درعلـوم و حکمت‬ ‫بـا فلسـفه یونـان بـه واکاوی پرداختند و از سـوی‬
‫ازیونانیـان پیشـی گرفتـه بودنـد نه یهودیـان‪ ،‬که‬ ‫دیگرنیـز «یهـودان دور از موطـن اصلـی شـان‬
‫مصریـان وبابلیـان بودنـد و ایـن حقیقتـی اسـت‬ ‫طبیعتـا بیشـترتمایل بـه قبول تاثیـر یونتنـی بودند‪،‬‬
‫کـه درادعـای آریسـتوپولس نادیـده گرفتـه‬ ‫و ایـن آشـکارا در کوشـش بـرای سـازگارکردن‬
‫شـده اسـت‪(».‬همان‪ ،‬ص‪ )59‬باتمـام ایـن اوصـاف‬ ‫فلسـفه یونانـی بـا الهیـات یهـودی بـه چشـم می‬
‫اونخسـتین فـردی اسـت کـه بـه ایـن گرایـش‬ ‫خـورد‪ ،‬کوششـی کـه از یکسـو بـه انتخـاب آن‬
‫عقلایـی درمیان یهودیـان روآورد‪ .‬ازآرای اوچنین‬ ‫عناصـری درتفکـر یونانی کـه بهتر با دیـن یهودی‬
‫برداشـت م ‌یشـودکه تلا ‌شهـای آریسـتوپولس‬ ‫هماهنگی داشـت وازسـوی دیگر بـه عمل تمثیل‬
‫نخسـتین تلا ‌شهـای عقلانیت سـامی درپذیرش‬ ‫آیـات کتـاب مقـدس یهـودی وتفسـیرآنها بـه‬
‫اندیشـه ومنطـق یونانـی بـود‪.‬او بـا دوری گزینی‬ ‫نحـوی کـه بافکریونانـی هماهنگ شـودرهنمون‬
‫ازتفسـیر واژگانی درشرح وتفسـیرکتاب مقدس‪،‬‬ ‫شد‪(».‬کاپلسـون‪،1391:‬ص‪ )45-44‬ب ‌یتردیـد فیلـون‬
‫ازتاویـل عقلـی و توصیـف مـدد گرفت‪ .‬بـر پایه‬ ‫مه ‌متریـن نشـان فلسـفی یهودیـان دراسـکندریه‬
‫داد‌ههـای موجـود‪ ،‬تلا ‌شهـای آریسـتوپولس‬ ‫وپی ‌شآهنـگ جریـان سـازوارانه یهـودی بـود‪.‬‬
‫اسـکندری جای شـک وتردیدی باقی نم ‌یگذارد‬ ‫اگـر چـه سـازگاری میـان یهودیـت بافلسـفه‬
‫کـه کوشـ ‌شهای اوآغـازی بود برای زیرپوشـش‬ ‫پیشـتراز فیلـون و آریسـتوپولس سـابقه داشـت‬
‫قـراردادن یهودیـان بـه زیرسـنت عقلی‪.‬اگـر چه‬ ‫ولـی اقدامـات فیلـون و آریسـتوپولس در تاویل‬
‫ایـن پ ‌یجوی ‌یهای سـازوارانه ابتدایی اسـت‪.‬لیک‬ ‫سـمبلیک اسـتعار‌های ازژرفای فلسـفی بیشـتری‬
‫راه را بـرای فیلون اسـکندری هموارکـرد تا میان‬ ‫ازپیشـینیان کـه تنهـا برمفاهیـم روحانـی تاکیـد‬
‫اندیشـه فلسـفی یونانی و اندیشـه یهودی شرقی‪،‬‬
‫داشـتند‪ ،‬برخـوردار اسـت‪.‬‬
‫سـازواری ایجـاد نماید‪.‬‬ ‫آریستوپولساسکندری‬
‫فیلوناسکندری‬ ‫بـه طـور دقیـق تاریـخ زندگانـی آریسـتوپولس‬
‫مشـخص نیسـت ولـی برخی منابـع زیسـت اورا‪،‬‬
‫فیلـون باتوجـه بـه اینکـه پیشـگام تلا ‌شهـای‬ ‫دراسـکندریه درسـال ‪ 150‬ق م ودر دوره حکمرانی‬
‫سـازوارانه سـنت شـرقی وفلسـفه یونانی اسـت‬ ‫بطلمیـوس ششـم م ‌یداننـد‪ .‬او یهـودی مشـایی‬
‫جایـگاه ویـژ‌های درمدرسـه اسـکندریه دارد‪.‬‬ ‫بـود و برهمیـن اسـاس برپایـه همـان اصولـی که‬
‫او بـا اعتقـاد وایمانـی راسـخ بـه یهودیـت درپی‬ ‫فیلـون بـکار م ‌یبنـدد‪ ،‬شـریعت را تفسـیر م ‌یکند‪.‬‬
‫صیانـت ازآییـن وسـن ‌تهای دینی مردمـان خود‬ ‫بـا این وجـود او تفاو ‌تهایی بافیلـون دارد ازجمله‬
‫بـود وکن ‌شهـای فلسـفی خـود را معطـوف بـه‬ ‫اینکـه‪ ،‬درتاویل خویش ازتجسـم یا تشـبیه ابا دارد‬
‫شـرح شـریعت یهـود کرد‪«.‬فیلون گرچـه متاثر از‬ ‫وحضرت موسـی را استاد فلسـفه یونانی م ‌یداند‪.‬‬
‫فرهنـگ یونانـی بـود‪ ،‬دربـاره برتـری وحقانیـت‬ ‫آریسـتوپولس در تاویل خود «ازترجمه پیشـینیان‬
‫دینش کاملامتقاعدشـده بود‪.‬اگراوبه زبان فلسـفی‬ ‫بسـیار بهـره بـرد لیکن اونخسـتین کسـی اسـت‬
‫پنـاه بـرد‪ ،‬تنهـا بـه خاطـر بیـان منفت ‌حترالهیـات‬ ‫کـه ازبعـد مذهبی‪ ،‬حضرت موسـی را با فلسـفه‬

‫شماره ‪ /4‬اهــواز‪ /‬مــهر ‪ /1399‬سپتامبـر ‪51 2020‬‬